خلاصه ماشینی:
"من دربارهی نظریهی کارگمار-کارگزار با بازگشت به منشأء این نظریه و انگیزهی حسابرسی تعمق کردهام(که توسط جنس و مک لینگ توصیف شد،به وسیلهی تورنتون خلاصه شد،توسط سیمونیک و اشتین بسط یافت،و به وسیله واتز و زیرمن تفسیر شد) نظریهی اولیه بر این پایه است که در نبود (به تصویر صفحه مراجعه شود) مقررات وضع شده توسط دولت،شرکتها (و مدیران آنها)انگیزه دارند حسابرسان مستقل،صورتهای مالی را تضمین کنند،و سرمایهگذاران چنین انگیزهای ندارند.
وقتی مؤسسات حسابرسی زمینه را برای کنار آمدن با مدیران فراهم کرده باشند،مدیران اگر نخواهند حسابرسان اطلاعاتی را در اظهار نظر خود ارائه کنند آنها را از صورتهای مالی برمیدارند.
وقتی شرکتها حس میکنند که هزینههای حسابرسی کاهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافته است،اولین کاری که میکنند این است که به مؤسسات حسابرسی فشار میآورند تا آنها را به پذیرش حق الزحمهی پایینتر وادار کنند."