چکیده:
طرح مساله: بروز طرد اجتماعی، یعنی محرومیت غیرارادی مردم از فرصت مشارکت در امور اجتماعی، می تواند یکی از دلایل اصلی عدم توفیق برنامه های توسعه در کاهش فقر تلقی شود. بررسی عمیق مفهوم سرمایه اجتماعی که مشارکت از اصلی ترین مولفه های آن است، می تواند به تصحیح دیدگاه برنامه ریزان توسعه کمک کند.
روش: این مطالعه درباره رابطه فقر و مولفه های سرمایه اجتماعی انجام شده و اطلاعات آن از دو روستای منطقه ورامین با تلفیقی از روش های تحقیق کیفی (بحث های گروهی و مصاحبه عمیق) و کمی (پیمایش و ابزار پرسش نامه) گردآوری شده است.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش گرچه رابطه معکوس میان فقر و مولفه های سه گانه سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت) تایید شده است، اما نتایج رگرسیون چند متغیره موید رابطه معنادار متغیر «مشارکت در تصمیم گیری» از مقیاس مشارکت اجتماعی و «نزاع در میان روستاییان» از مقیاس انسجام اجتماعی با پدیده فقر است.
نتایج: درجه مشارکت روستاییان از حد سهیم شدن در اطلاعات فراتر نرفته و روستاییان از مشارکت در تصمیم گیری در سطوح بالاتر محروم بوده اند. در نتیجه، مشارکت هایی از نوع ابزاری، تغییر چندانی در وضعیت فقر روستا به وجود نیاورده است. هم چنین به نظر می رسد ریشه دوانیدن خشونت در فرهنگ جامعه و خسارت های انسانی و مادی ناشی از آن، زمینه کافی را برای بروز و تداوم فقر فراهم می کند.
خلاصه ماشینی:
"روش:این مطالعه دربارۀ رابطۀ فقر مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی انجام شده واطلاعات آن از دو روستای منطقۀ ورامین با تلفیقی از روشهای تحقیق کیفی(بحثهایگروهی و مصاحبۀ عمیق)و کمی(پیمایش و ابزار پرسشنامه)گردآوری شده است.
اگر برپایه مؤلفههای سرمایه اجتماعی و عوامل مرتبط با فقر به رابطۀ نظری بین ایندو مفهوم پرداخته شود،این دو متغیر میبایست رابطهای معکوس با یکدیگر داشته باشند،زیرا اگر سرمایۀ اجتماعی از طریق اعتماد،هنجارها و شبکههای مشارکت مدنی،تسهیلکننده کنش و نیرویی مولد در افزایش کارایی جامعه است و اگر بنیاد رشد و ثباتاقتصادی بر کنشهای جمعی و ائتلاف منابع مشترک برای غلبه بر شکستهای بازار استواراست،بنابراین میبایست سرمایۀ اجتماعی در کاهش فقر،بهویژه فقر درآمدی موثر واقعشود.
2)پیشینۀ مطالعه پژوهشهای انجام شده دربارۀ رابطۀ میان پدیدۀ فقر و سرمایۀ اجتماعی گرچه با بهکارگیری مؤلفههای خاصی از سرمایۀ اجتماعی و در فضای اجتماعی و سیاسی کاملامتفاوت از ایران صورت گرفته ولی میتواند به فهم ما پیرامون اهمیت چنین رابطهای درموفقیت برنامههای فقرزدایی و توسعه کمک کند.
اطلاعات مورد نیاز دربارۀ مؤلفههای اصلی سرمایۀ اجتماعی و میزان فقر به روش کمی(ابزار پرسشنامه)با استفاده از مدل پاکستون گردآوری گردید(پاکستون،1999،به نقل ازازکیا و غفاری،1383:285-279)این مدل به پیوندهای عینی و ذهنی در شکلگیری&%02806EFRG028G% روابط بین افراد در یک فضای اجتماعی اشاره دارد،و در آن اعتماد اجتماعی به دو مقولۀاعتماد به افراد و اعتماد به نهادها تفکیک شده است.
آزمون روابط فرض شده میان مولفههای سرمایۀ اجتماعی و فقر که از ترکیب نظریۀ پانتام ورویکرد چمبرز پیرامون فقر به دست آمده(جدول شمارۀ 2)نشان میدهد تمامی مولفههایاعتماد،انسجام و مشارکت اجتماعی(به جز متغیر تعلق سازمانی در مجموع مقیاس مشارکتاجتماعی)بدون در نظر گرفتن تاثیر همزمان دیگر متغیرها،رابطۀ معناداری با فقر دارند."