چکیده:
ایالات متحده آمریکا پس از اشغال افغانستان و عراق، در پی حادثه 11 سپتامبر، به گونه ای ناخواسته موقعیت جمهوری اسلامی ایران را در منطقه تقویت کرده است. این پیامد ناخواسته و تلاش ایران برای دست یابی به انرژی هسته ای، آمریکا را بر آن نموده تا با بزرگ نمایی تهدید ایران برای منطقه، از شکاف ها و تضادهای موجود در خاورمیانه برای مهار و تضعیف جمهوری اسلامی ایران بهره برداری نماید. در این صورت، نوعی همگرایی میان آمریکا، اروپا، اسرائیل، دولت های عربی و بنیادگرایان سنی علیه ایران و گروههای شیعه در عراق و جنوب لبنان به وجود خواهد آمد که تهدیدی علیه منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.
After Occupation of Afghanestan andIraqfollowing september 11 events، Unintentionally United States has enhanced the Position of Islamic Republic of Iran in the region. This unintentional consequence and Iran's attempt for achiving to nuclear energy، has forced America by overstating the threat of Iran for the region، to exploit from existed divides and paradoxes in the middle east for containment and underminng Islamic Republic of Iran. Accordingly، there woruld be a kind of convergence between America، Europe، Isreal، Arab States and sunni foundamentalists opposit Iran and shitte groups in Iraq and south lebanon that it is a threat against interests and national security of Islamic Republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
بنابراین،با توجه به اینکه جمهوری اسلامی،از زمان شکلگیری،هویت خود را در مقابل سلطهگری آمریکا در جهان اسلام به ویژه حمایت آن از اسرائیل قرار داده است،هرگونه اتحاد و همگرایی سراسری میان مسلمانان و نخبگان فکری و سیاسی اسلامگرا،موجب تقویت موضع جمهوری اسلامی ایران میگردد.
با این حال،استراتژی آمریکا در دوره بعد از اشغال افغانستان و عراق و به ویژه وقوع جنگ 33 روزه میان حزب الله و اسرائیل در جنوب لبنان،تقویت شکافهای شیعی و سنی- عربی-ایرانی علیه جمهوری اسلامی است.
مروری بر نوع رفتار و سیاستهای آمریکا،اسرائیل و دولتهای عربی همچون مصر، عربستان و اردن و همچنین گروههای بنیادگرای اسلامی همچون القاعده،بعد از اشغال افغانستان و عراق به ویژه نبرد سیوسه روزه میان حزب الله و اسرائیل،نشان میدهد که نوعی همگرایی میان آمریکا و اسرائیل،دولتهای محافظهکار عرب و گروههای بنیادگرای سنی علیه ایران و گروههای شیعه در عراق و جنوب لبنان به وجود آمده است.
این راهبرد معطوف به تقویت شکافهای منطقهای علیه ایران است که خود را به صورت ویژه در قالب تقویت شکاف شیعی-سنی در عراق و میان شیعیان و سایر گروهها در لبنان نشان میدهد.
(12) با توجه به این موضعگیریها و همچنین تصویب قطعنامه تحریم علیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت سازمان ملل،به نظر میرسد که آمریکا درصدد به دست آوردن نوعی اجماع جهانی و منطقهای در مقابل ایران است و بر همین اساس،ایران را به مثابه خطر بالقوه جهانی و منطقهای معرفی میکند که از یکسو در تلاش برای دستیابی به تکنولوژی هستهای و از سوی دیگر مداخله در کشورهای منطقه چون عراق،لبنان و فلسطین میباشد.