چکیده:
باعث میشود نویسندگان کودک و نوجوان به اهمیت پیرنگ در روایتهای داستانی آگاه شوند. این مقاله بر آن است تا با استفاده از یکی از رویکردهای علمی در حوزهی روایتشناسی(مکتب پاریس:گرماس،کورتز،فونتنی و...)خوانشی بر عنصر پیرنگ در«داستانکهای نخودی»اثر محمد هادی محمدی داشته باشد.پیرنگ نادرست که تجلی تفکر پراکندهی«نویسندهی مجازی»است.باعث میشود تمام اثر این ناهماهنگی را متجلی سازد.این موضوع سبب میشود علاوه بر آسیبهای اشاره شده در بالا،زیبایی اثر هنری مخدوش شود.به همین دلیل میتوان ادعا کرد بین اندیشه و ساختار،از یک طرف و ساختار و زیبایی،از طرفی دیگر،رابطهای مستقیم وجود دارد.به همین دلیل نگارندهی مقاله،میکوشد این روابط را بررسی کند.هدف از تجزیه و تحلیل این داستانکها ابتدا این است که خواننده با انسجام یا عدم انسجام اندیشهی«نویسندهی انتزاعی»با یکی از عناصر اصلی و سازندهی روایت که پیرنگ نام دارد؛آشنا شود.آنگاه،به عنوان هدف دیگر،چگونگی ظاهر شدن معنا از لایههای ژرف به لایههای سطحی نیز روشن شود؛زیرا پیرنگ عنصر اصلی ژرف ساخت هر روایت است و مقولههای معنایی که همان«مربع معنائی» هستند از درون این عنصر ساختاری بیرون میآیند.در پایان،بومیسازی نظریههای مربوط به پیرنگ با فرهنگ ایرانی،به ویژه در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان،
خلاصه ماشینی:
"مجلهی علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز سال دوم،شمارهی اول،بهار و تابستان 0931 تجزیه و تحلیل پیرنگ در داستانکهای نخودی اثر محمد هادی محمدی دکتر علی عباسی* دانشگاه شهید بهشتی تهران چکیده این مقاله بر آن است تا با استفاده از یکی از رویکردهای علمی در حوزهی روایتشناسی(مکتب پاریس:گرماس،کورتز،فونتنی و...
پرسشی که نگارنده مقاله میکوشد به آن پاسخ گوید این است که چرا برای روایت این داستانکها،«نویسندهی مجازی»از گونهی روایی«ناهمسان»سود جسته است؟؛و دیگر اینکه آیا تمام این داستانکها براساس همان سه وضعیت ابتدائی،میانی و انتهایی طراحی شدهاند؟چرا؟در صورتی که پاسخ به این پرسش مثبت باشد،آن وقت این پرسش مطرح است که آیا پیرنگ این داستانکها خطی است یا سیال؟اگر پیرنگ خطی است،چه دلالت معنایی را تولید کرده است؟ فرض این است که کمک گرفتن از گونهی روایی ناهمسان و سود جستن از پیرنگ خطی بهترین الگو برای روایت کردن قصه برای کودکان چهار تا پنج ساله است؛ زیرا کودک در این سن و سال نمیتواند روایتی را که پیرنگ آن استوار بر نظام سیال و شکسته است،پیگیری کند.
در پایان و پس از تحلیلهای روایی و بررسی مدل کنشگران داستانکهای نخودی اگر بنا باشد همهی داستانکها را یک متن واحد در نظر بگیریم،پرسشی که مطرح میشود این است آیا فاعل کنشگر که احتمالا نخودی است در پی هیچ شیء ارزشی نیست؟به نظر میرسد این پرسش برای پژوهش داستانکهای یاد شده بسیار مهم باشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) اما،اگر راوی مورد مطالعه قرار گیرد،آنگاه متوجه میشویم که راوی این داستانکها به دنبال یک شیء ارزشی است: 1."