چکیده:
کانت با تحقیقاتش درباره اخلاق، خواسته است برای مسائل دشوار بشر راه حل مفیدی ارائه کند. کانت مسیر معمول رسیدن به الهیات را که از طریق عقل نظری حاصل میشود مسدود، و نتایج به دست آمده از آن را در قالب ماوراءالطبیعه زمانه بیاعتبار دانسته است. او در ازاء این کار مسیر دیگری را از منظر عقل عملی میگشاید و میخواهد از منظر اخلاق به الهیاتی نوین و علمی دست یابد. او هنگامی که اثبات وجود خدا و دیگر امور ماوراء حس را از طریق برهانهای عقلی غیر ممکن مییابد، خدا را از طریق اخلاق و اصول قانونمند شده آن اثبات مینماید. این مقاله در بررسی چگونگی رسیدن کانت به این نتیجه و میزان اعتبار آن مسئله این مقاله است.
In his ethical studies, Kant has intended to give an effective solution for the difficult problems in human life. He has viewed metaphysical studies of no valid findings in theology. Relying on ethical studies, he, therefore, has sought to give a new and scientific solution for such problems as the existence of God. This paper is to give a critical discussion on the approach taken by Kant.
خلاصه ماشینی:
تعلق دارد، آیا اخلاقیات در رفتار بشر بدون باور به وجود خدای متعال و مطلق امکانپذیر است؟ پاسخ این است که کانت از خداوند به اخلاق نمینگرد و به آن نمیرسد؛ بلکه از اخلاقیات به خدا میرسد؛ یعنی نوعی دریافت إنی از عالم وجود انسانی، او را به باور خدای لایزال، ابدی و خیر مطلق میکشاند: پس از آنکه ما قدرت عقل نظری را برای هرگونه پیشرفتی در قلمرو فوقمحسوس انکار کردیم، باقی میماند که ملاحظه کنیم که آیا معلوماتی در معرفت عملی وجود ندارد که به ما توانایی دهد تا مفهوم مطلق متعالی 1 را ثابت و قطعی گردانیم و به این طریق چنانکه فلسفه اولی در جستجوی آن است با معرفت اولی و ماتقدم خودمان از حدود و قیود تمام تجربه ممکن درگذریم؛ هرچند این معرفت فقط از لحاظ عملی معتبر باشد.
ازآنجاکه پذیرفتن هستی خداوند یک نیاز محسوب میشود، امری «ذهنی» است، نه «عینی»؛ چراکه امور عینی خود سبب و مسبباتی دارد و هر کس برای رسیدن به مسببی لزوما به سبب آن روی میآورد؛ اما آنچه که اراده و اخلاق ما را به خود جلب مینماید امور ذهنی است که حاکم بر افعال ماست و به باور کانت، خداوند دقیقا چنین کارکردی دارد؛ اما ازآنرو که امکان برترین خیر و کردار اخلاقی بر بنیاد اعتقاد به برترین وجود قرار دارد، میتوان چنین اعتقادی را ایمان نامید؛ چون عقل نظری یا عملی، تنها خاستگاه ایمان است.