چکیده:
باور به دو اصل مبدأ و معاد در دلبستگی و پایبندی به ملکات و سجایای اخلاقی حائز اهمیت و خاستگاه پژوهشهای بسیار است.باور به شعور عالم هستی و تأثیر تکوینی رذایل و فضائل اخلاقی بر جهان و مرجعیت اخلاقی خداوند به این معنا که اساس همه چیز در عالم، به ذات مطلق الهی باز میگردد، از نتایج التزام به وجود خداوند یگانه است.حسن فاعلی و تقرب به او از پیامدهای اخلاق موحدانه است، به خصوص اینکه در این رویکرد نیت امری اعتباری و قراردادی نیست بلکه حقیقتی تکوینی و تأثیرگذار بر افعال اخلاقی به حساب میآید.باور به معاد و روز واپسین، نگاه زاهدانه به دنیا را درپی خواهد داشت، علاوه بر اینکه مسئله قیامت، بهترین ضمانت اجرا در فعل و ترک فضائل و رذائل اخلاقی است.
The part of belief in God and the hereafter on one`s ethical manner of life as stands against secular ethics forms the problem of this paper. Belief in the awareness of the world of existence and the natural effect of vices and merits on the world as well as God`s essential effect in creation can be counted as the consequence of the belief mentioned. Agent beauty and proximity to Him are caused by the belief, it is more emphasized when intention be known as an influential and real object. Belief in the hereafter would lead to desirable life. Again when one knows that all his intentions and actions are recorded, rewarded and punished, he or she would be more careful about his ethical manner of life
خلاصه ماشینی:
امیرالمؤمنین× در اینباره میفرماید: اگر انسان یکی از صفات ناپسند را داشته باشد و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هرچند خود را به زحمت اندازد یا عملش را خالص گرداند، فایدهای نخواهد داشت و آن صفات ناپسند این است که: شریکی برای خداوند در عبادات واجب برگزیند ...
(سربخشی، 1388: 51) به همین دلیل، مفهوم زهد به این صورت در اخلاق سکولار وجود ندارد؛ بلکه حداکثر بهرهمندی از مواهب دنیوی، آرمان آن رویکرد است؛ زیرا همه چیز با تمام شدن زندگی دنیوی به پایان میرسد و با این دید، غیرمنطقی است که انسان به خود سختی بدهد و از دنیا حداکثر لذت را نبرد.
از نگاه دیگر میتوان گفت فقط ترس از جهنم و شوق به بهشت، باعث اخلاقی شدن فرد دیندار نیست و این دو در اخلاق دینی وجود دارند؛ ولی جوهره اصلی اخلاق، رسیدن انسان به تعالی است؛ زیرا معاد نقطه برتر زندگی انسان و شروعی دوباره و سرایی همیشگی است و انسان باید خود را برای آن آماده کند و از پل دنیا خود را به آن مقصد نهایی برساند.
از این حیث، اخلاق با درونمایه دینی فقط در ثواب و عقاب خلاصه نمیشود؛ بلکه هر عمل اخلاقی زمینه را برای رسیدن به کمال فراهم میکند و حتی اگر ثواب و عقابی در قیامت وجود نمیداشت، به دلیل ابدی بودن در آخرت و اینکه انسان به سوی خداوند بازگشت پیدا میکند، اعمال و اخلاق و صفات او اهمیت مییابد.