چکیده:
در ارتباط با نوع تعامل روحانیت با دولت اسلامی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: دیدگاهی روحانیت را تابع دولت اسلامی و در خدمت آن میداند و معتقد است که چون دولت اسلامی است،به حکم وظیفه دینی همه از جمله روحانیت،باید از همهء اجزا آن اطاعت کند.دیدگاه دیگر روحانیت را حاکم بر دولت اسلامی دانسته و معتقد است که دولت اسلامی مجرای اجرای حدود الهی است و عامل اجرای آن عالمان و کارشناسان دین هستند.دولت اسلامی آنگاه محقق میشود که روحانیت به عنوان رهبری دینی در رأس آن باشد.جریانی نیز اصولا ارتباط میان دین و سیاست را قبول ندارد و با همین توجیه،عرصهء حضور و مأموریت روحانیت و دولت را متفاوت و از هم جدا میداند. تفکری مدعی پیوند دین و سیاست است،ولی این پیوند را به روحانیت و دولت سرایت نمیدهد و معتقد به دولت اسلامی،منهای روحانیت است.منشأ هریک از این دیدگاهها، تلقی صاحبان آن از مفهوم روحانیت و دولت اسلامی،رابط بین دین و جامعه،اسلام و حکومت،اسلام و روحانیت،روحانیت و جامعه و...است. در این مقاله،پس از تبیین مفاهیم و مبانی موضوع و بررسی دیدگاههای مختلف در این خصوص،به بررسی و ارائه الگویی هماهنگ با فلسفه سیاسی اسلام و منطبق بر اندیشهء سیاسی امام خمینی قدس سره،به عنوان بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"ثانیا،فلسفهء وجودی روحانیت نسبت به مردم دو چیز است:اول،هدایت و راهنمایی مردم در مسیر الهی در ابعاد مختلف از جمله در زندگی اجتماعی،به مقتضای مأموریت رهبری دینی،واقعیتی که اختصاص به بعد سیاسی زندگی و دوران برقراری دولت اسلامی هم ندارد،بلکه در طول تاریخ اسلام،به ویژه در عصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه این یک اصل بین روحانیت و مردم حاکم و قوام دین به آن بوده است.
این استقلال و ارتباط توأمان در اصول ذیل تبلور مییابد: -در نظام اسلامی،حاکمیت مختص فرمان و قانون خداست که در عصر غیبت در ولایت فقیه تبلور یافته است؛ -نهاد روحانیت به عنوان رهبری دینی و نهاد دولت اسلامی،به عنوان ساختار اعمال حاکمیت دین اسلام،تابع حکم الله هستند که در ولایت فقیه متبلور است؛ -نسبت دولت اسلامی با روحانیت،مردمسالاری دینی،یعنی حق اختیار و انتخاب مردم در قالب اصول،باورها،ارزشها و احکام اسلامی به عنوان چارچوب حیات مسلمانی که رهبری دینی بخشی از آن است؛ -عوامل پیوند روحانیت و دولت اسلامی،برخاسته از ماهیت و مأموریتهای ذاتی این دو نهاد بوده و قطع ارتباط این دو،موجب نقض هویت و مأموریت آنها خواهد شد؛ برقراری پیوند و تعامل میان روحانیت و دولت اسلامی،با حفظ هویت هریک،لوازمی عقلی،شرعی و عرفی دارد که فقدان هریک یا کل آنها،نقصان و یا فقدان تعامل را به دنبال خواهد داشت."