چکیده:
در این مقاله نشان میدهیم که معاد جسمانی از دیدگاه ابن سینا آموزهای خردگریز است؛ یعنی اثبات عقلی آن ممکن نیست و تنها باید آن را از طریق نقلی - که خود در نهایت مورد تایید عقل است - پذیرفت. البته، ابن سینا معاد روحانی را بهلحاظ عقلی قابل اثبات میداند؛ از نظر او ذات نفس، عقل است که مجرد بوده و دیگر قوا به دلیل تحققشان از ناحیه تعلق نفس به بدن به عنوان امری مادی، غیر مجرداند. از آنجا که قوّه عقل مجرد است و بعد از مرگ بدن باقی میماند، میتوان تبیینی فلسفی از لذات و آلام آن ارائه کرد. در نتیجه، معاد روحانی لذات و آلام قوّه عقل است که از ملکات حسنه و رذیله سرچشمه میگیرد. اما با توجه به اینکه قوای نباتی و حیوانی در بدن تحقق دارند، با جدایی نفس از بدن نابود شده و از اینرو، ارائه تبیین فلسفی از لذات و آلام آنها - در نظام فلسفی ابن سینا- میسور نیست. در نتیجه، اثبات عقلی معاد جسمانی امکان ندارد. به نظر میرسد، این تواضع عقلی بهتر از تلاشهای ناموفق برای اثبات عقلی معاد جسمانی است.
خلاصه ماشینی:
"تأثیر تلقی ابن سینا از نفس بر تصویر او از جاودانگی رضا اکبری 1 چکیده در این مقاله نشان میدهیم که معاد جسمانی از دیدگاه ابن سینا آموزهای خردگریز است؛ یعنی اثبات عقلی آن ممکن نیست و تنها باید آن را از طریق نقلی - که خود در نهایت مورد تأیید عقل است - پذیرفت.
البته، ابن سینا معاد روحانی را بهلحاظ عقلی قابل اثبات میداند؛ از نظر او ذات نفس، عقل است که مجرد بوده و دیگر قوا به دلیل تحققشان از ناحیه تعلق نفس به بدن به عنوان امری مادی، غیر مجرداند.
عدم بحث فلسفی از معاد جسمانی، عدم پذیرش تناسخ، استفاده از اصول پنجگانه در تصویر معاد روحانی، دیدگاه او دربارۀ وضعیت نفوس واصلان به مرتبۀ عقل بالفعل و نفوس غیر واصلان به این مرتبه پس از مرگ، پنج مسئلهای هستند که رد پای اصول نفسشناختی ابن سینا در آنها دیده میشود.
توجه به این اصل نفسشناختی در فلسفۀ ابن سینا معلوم میکند که با مرگ و جدایی نفس از بدن، آن عده که به مقام عقل بالفعل رسیدهاند بینیاز از بدن خواهند بود.
آیا او درصدد نوعی پنهانکاری برای عدم آشکارکردن عقاید واقعی خود بوده است؟ آیا آموزههای دینی را فراتر از اصول فلسفی مورد پذیرش خود نشانده است؟ اگر بخواهیم تنها بر دیدگاههای فلسفی ابن سینا دربارۀ نفس - به ویژه این اصل اخیر- تکیه کنیم، به ناچار باید منکر معاد جسمانی برای واصلان به رتبۀ عقل بالفعل شویم و آن را نه نوعی پاداش برای انسانهای واصل به این رتبه بلکه نوعی مانع از ادراک لذتهای عقلی بدانیم."