چکیده:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی،درصدد بررسی و تطبیق دیدگاههای فایدهباوران کلاسیک، جرمی بنتام و جان استوارت میل و ابن حزم اندلسی میباشد.فایدهگرایان بیشترین خوشی و شادکامی را بنیاد اخلاق میدانند.فایدهگرایان کلاسیک لذتگرا مدعی بودند که غایت اخلاق،بیشترین غلبه لذت بر الم است.ازاینرو،خوشی و شادکامی در اصطلاح آنها، همان لذت است و لذت را یگانه خیر ذاتی میدانند.ایشان بر این باورند که ایجاد لذت و ممانعت از الم،تصمیمهای اخلاقی ما را تعیین میکند.ابن حزم اندلسی نیز دارای آرای فایدهگرایانه بوده است.این پژوهش،به مقایسه تطبیقی فایدهگرایان کلاسیک و ابن حزم اندلسی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"85 نظریهء طرد الهم ابن حزم و سازگاری با دیدگاه میل جان استوارت میل،در پاسخ به این ایراد،که شادکامی نمیتواند هدف عقلانی زندگی و عمل بشری باشد؛زیرا آن دستنیافتنی است و انسانها میتوانند بدون شادکامی رفتار کنند و نیز آنکه چشمپوشی از شادکامی شرط لازم تمایل به فضایل است،خاطرنشان میکند:فایده صرفا طلب شادکامی را در بر نمیگیرد،بلکه جلوگیری از تلخکامی و کاهش آن را نیز شامل میشود.
ابن حزم نیز در بیان دیدگاه خویش،بر این باور است که تمامی انسانها در افعالی که انجام میدهند،هدفی جز دور کردن غم و اندوه ندارند.
در دیدگاه فایدهگرایانه ابن حزم،چون بر توجه به خداوند با عمل برای آخرت تکیه شده است و نیز وی این امر را تنها ابزار برای زدودن درد و رنج،و تعیینکننده عمل درست میداند،میتوان ابن حزم را با این رویکرد الاهیاتی از اصل فایده،در جرگهء فایدهگرایان الاهیاتی دانست.
ابن حزم نیز تنها راه برای زدودن غم و اندوه را توجه به خداوند به وسیله عمل برای آخرت میداند: هنگامی که این آگاهی متعالی(آگاهی از نظریه طرد الهم)در جان و روح من جای گرفت، این راز عجیب بر من آشکار شد و خداوند تعالی با این گنج بزرگ اندیشه من را منور فرمود:در پی آن شدم که حقیقتا چگونه و از چه راهی میتوان به زدودن غم و اندوه نایل شد.
ابن حزم نیز مانند بسیاری از کسانی که ریشههایی از فایدهگرایی در آرای اخلاقی و فلسفی آنها یافت میشود،نتوانسته یا نخواسته این دیدگاه را به عنوان مکتبی نظاممند در حوزهء فلسفه اخلاق پرورش دهد."