خلاصه ماشینی:
"پرترههایی که زمینه را در آثار مرشدلو پر کردهاند چیزی بیشتر از شعارهای سطحی نیست و نوعی بیهدفی را در اغراقهایش نتیجه میدهد،انگار هنرمند بدون هیچ برنامه و هیچ اتود قبلی،از گوشهای از صفحه شروع کرده و در گوشهای دیگر کار را به پایان رسانده،که در این فرایند احساس میشود بعضی پرترهها به زور در میان بقیه جای داده شدهاند.
تاریخ نقاشی نشان داده است که هنگامی که تکنسینی صرف،بخواهد حرفهای روشنفکرانه و یا حتی تمهای سیاسی را در اثرش حادث کند عمدتا چیزی جز شعارهای آزاردهنده و سطحی از خود باقی نمیگذارد اما چاره کار کجاست وقتی استاد و گالریدار و عدهای امضاخر،همین کارش را تحویل میگیرند و از سویی دیگر به اصطلاح منتقدانی که سواد و تسلط به زبان و منابع نقد معاصر ندارند تحسینش میکنند و او نیز تا ابد آن را ادامه میدهد."