چکیده:
اقتصاد از ابعاد مهم زندگی بشر است به گونهای که در برخی مکاتب حتی زیربنای جامعه پنداشته شده است.اقتصاد در اسلام هرچند زیربنا نیست،اما به آن اهمیت فراوان داده شده است،چرا که در بهبود یا نابسامانی دیگر شئون زندگی انسان تأثیر شگرف دارد. مقاله حاضر بر آن است تا با رویکرد تاریخی و تحلیلی،وضعیت اقتصادی شیعیان عراق را در عصر صادقین علیهما السلام با بهرهگیری از منابع تاریخی،حدیثی و رجالی روشن سازد.در این تحقیق ابتدا وضعیت اقتصادی عراق در دوقرن نخست برسی شده و سپس به وضعیت اقتصادی شیعیان پرداخته شده است.طبق یافتههای این تحقیق،منابع اصلی ثروت در عراق،ابتدا زراعت و تجارت و سپس صنعت بوده است.شیعیان از زراعت اندک،اما از تجارت سهم بیشتر داشتند و به صنعت نیز کم و بیش اشتغال داشتند.
خلاصه ماشینی:
"شاید داستان زیر بهترین دلیل برای درجه علمی موالی در این عصر باشد: عیسی بن موسی پسر برادر منصور عباسی،از ابن ابی لیلی میپرسد:فقیه بصره کیست؟وی حسن بنابی حسن و محمد بن سیرین را معرفی کرد و عطاء بنابی ریاح،مجاهد بن جبر، سعید بن جبیر و سلیمان بن یسار را فقهای مکه.
451 وضعیت مالی شیعیان عراق هرچند در زمان بنی امیه،شیعیان از جانب حکومت در فشار بوده و از بسیاری از فرصتهای ثروتزا محروم بودند و چه بسا از حقوق بیت المال نیز محروم میشدند،551یا به سبب شرکت در قیامها،داراییهای خود را از دست میدادند،با این حال،همه شیعیان در یک وضع قرار نداشتند و همچون گروههای دیگر به دو گروه ثروتمند و فقیر تقسیم میشدند.
حضرت امام صادق علیه السلام ضمن دعا و درخواست برکت برای او، میفرماید:«اگر آنچنانکه خود میگویی مردی توانگر هستی،چه اشکالی دارد که وقتی آنها نزد تو آمدند،به آنان قرض دهی و موقعی که زمان پرداخت زکات رسید،آن را به عنوان زکات حساب کنی».
581 فضل بن ابی قره گفته است که یکبار امام صادق علیه السلام ردایش را پر از کیسههای دینار کرد و به خادمش داد و فرمود:این دینارها را برای فلان و فلان و...
معلی مسئول امور مالی حضرت در مدینه و وکیل امام صادق علیه السلام برای رسیدگی به امور خانه و خانواده حضرت بود302و402 نتیجهگیری عراق سرزمینی حاصلخیز و غنی بود و اقتصاد آن به طور عمده بر دو عنصر زراعت و تجارت مبتنی بود و صنعت نیز در درجه سوم،در تولید ثروت و اقتصاد مردم آن نقش ایفا میکرد."