خلاصه ماشینی:
در اطفال نسبت بهر طبقه زیاد است و کتابهائی کهباید بخوانند متعدد و غیر مرغوب میباشد و باین سبب ممکن نیستدرسهای خود را تمام با تامل و تفکر مطالعه کرده و بذهن بسپارند ناچارعبارت کتاب را طوطیوار حفظ میکنند بدون آنکه معنی آنرا بفهمندو پس از چندی فراموش مینمایند کتابهای درسی بقدری بدخط وبدکاغذ و بدچاپ و بدعبارت است که معلم هم رغبت نمیکندیک صفحه آنرا بخواند تا چه رسد بشاکرد و با این همه نواقص معلم قابلو اهل فن تعلیم که بتواند بطریق سهل و موافق قوه و فهم طفل درسبدهد و باو بفهماند خیلی کم است فرضا معلمین با علم هم باشند کافی برایتعلیم نیستند زیرا علم آموختن بدیکری را نمیدانند این نواقص باعث طولمدت تعلیم و خسته شدن دماغ اطفال است که غالبا قابلیت تحصیل را از ایشان سلب مینماید یک طفل ایرانی باید در مدت چهار سال خواندنو نوشتن فارسی معمولی و چهار عمل اصلی حساب را یاد بگیرد و اینمدت کاملا برای تحصیل مزبور کافی است و اگر این مدت کفایت نکندعلت نواقص تعلیم است باید آنرا رفع کرد نه بر مدت افزود زیرا با سبکناقص ممکن است همین مقدار از تحصیل در شش سال هم باتمام نرسدآنوقت باید هشت سال مدت را قرار داد و همینطور بر سالها اضافه کرداین زیاد کردن مدت نه فقط تلف کردن وقت است بلکه هرقدر مدت زیادشود اهتمام معلمین در تسهیل درس کم میشود و خستکی دماغ و بیمیلیاطفال بتحصیل بیشتر میگردد و بهمین جهة است اطفالی که در اول کاربا کمال شوق و رغبت بمدرسه میایند در آخر انضجار و نفرت پیدا کردهو غالبا دوره تحصیل خود را تمام نکرده خارج میشوند اگرچه موضوعما اصلاح تعلیم نیست و مقصود اصلی بیان اهمیت تربیت و لزوم ایجاد آن استدر مدارس؛لکن آنچه دراصلاح تعلیم ممکن الحصول است یادآوری میشود.