چکیده:
ابو سلمه که از داعیان صاحب نفوذ عباسیان در عراق و خراسان بود،با آگاهی از دست گیری و قتل ابراهیم امام و فرار برادرانش،در نامه ای به علویان به ویژه امام صادق علیه السلام،خود را خواستار واگذاری رهبری انقلاب به آنان وانمود،اما با توجه به فعل و قول امام؛یعنی سوزندان این نامه و شیعه ندانستن ابو سلمه،گمان می رود که او در پی توطئه ای برضد علویان بوده باشد.امویان به دنبال یافتن رهبر شورش عراق و خراسان بودند و او می خواست که توجه آنان را به سوی علویان جلب کند و عباسیان را از تعقیب شدن نجات دهد.او هم چنین می خواست بداند که کدام یک از علویان طالب خلافت است.
خلاصه ماشینی:
"نقد و بررسی نامه ابو سلمه خلال به امام صادق علیه السلام اصغر فروغی ابری* کیده {IBابو سلمه که از داعیان صاحب نفوذ عباسیان در عراق و خراسان بود،با آگاهی ازدستگیری و قتل ابراهیم امام و فرار برادرانش،در نامهای به علویان به ویژه امامصادق علیه السلام،خود را خواستار واگذاری رهبری انقلاب به آنان وانمود،اما با توجه به فعل وقول امام؛یعنی سوزاندن این نامه و شیعه ندانستن ابو سلمه،گمان میرود که او در پیتوطئهای بر ضد علویان بوده باشد.
ازاینرو،با استناد به گفتار و کردار امام صادق علیه السلام میتوان فهمید که دعوت ابو سلمهاز علویان توطئه بوده است،اما باید به این پرسش نیز پاسخ گفت که آیا مستنداتی تاریخینیز برای اثبات این ادعا میتون یافت؟نامهنگاری ابو سلمه خلال به علویان،برپایهگزارش بیشتر منابع،هنگامی آغاز شد که مروان حمار با نامه ابو مسلم،ابراهیم امام(1).
آیا ابو سلمهبرای حفظ جان عباسیان کوشید که با ایجاد راهی انحرافی،توجه بنی امیه را به سویعلویان جلب کند و علویان را که بنی امیه نیز به آنان بدگمان بودند،در مظان اتهامبیشتری قرار دهد و در پوشش تعقیب و دستگیری و مجازات علویان،بنی عباس رابرهاند تا تلاش نزدیک به پیروزی آنان بینتیجه نماند و او و همانندانش از پیآمدهایاین پیروزی بهره ببرند؟ بیگمان،امام صادق علیه السلام با سوزاندن نامه وی،بر آن بود که آثار بدش را محو کند تا دردام توطئههای برآمده از آن گرفتار نشود؛زیرا نامه ابو سلمه از رابطه او با شورشهای عراقو خراسان به رهبری عباسیان حکایت میکرد و اگرنه،به شکل مکتوب نامه ابو سلمه راپاسخ میگفت."