چکیده:
برنامه درسی مفهومی وسیعتر از سازماندهی زمان مدرسه جهت وقوع برخی تجربیات تربیتی دارد و شامل همه عناصر اساسی تعلیم و تربیت نظیر اهداف،محتوا،روش،ارزشیابی و غیره میباشد.از اینرو،میان پایگاه فلسفی و موضع معرفتشناختی هر نظام تربیتی،با روش تدوین در برنامه درسی، ارتباط مستقیمی برقرار است.هر تعریفی از موضوع،ساختار و فرآیند علم مقتضی نوع خاصی از برنامه کسب علم است و دستکم،با رویکرد ویژهای در برنامه درسی بیشتر تلائم دارد.به نظر میرسد،مبانی فلسفه اصالت وجود از رویکرد تلفیقی در برنامه درسی حمایت میکند،زیرا اصل وحدت تشکیکیه (شخصیه)وجود و اصل مساوقت علم باوجود،درنظریه صدر المتالهین،وحدت تشکیکیه علم را به جهت موضوع به اثبات میرسانند؛درحالی که اصل حرکت جوهری و اصل قیام صدوری نفس،بر وحدت علم از جهت ارتباط با فاعل شناسا،دلالت دارند.نظریه صدر المتالهین در زمینه همراهی علم حضوری با علم حصولی نیز اعتبار مرزهای ساختاری،مفهومی و روشی رشتههای دانش را محدود میسازد. بدین ترتیب،همه اشکال دانش به خودی خود مرتبهای از وجودشناسی است که طی حرکت جوهری (اشتداد وجودی)انسان شناسایی جلوههای گوناگون هستی را ممکن میسازد و در تکامل او که فی الواقع معرفتی است-یاری میرساند.بنابر رویکرد وحدتگرایانه اصالت وجود یادگیری دانشها بهتر است،باتوجه به مناسبات وجودشناختی آنان صورت پذیرد و آموزش رشتههای گوناگون علم در بستر نوعی وحدت تشکیکی پیرامون مفهوم وجود تلفیق یابد.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب،ضروری است،برنامههای تلفیقی مقطعی در بستر یک برنامه تلفیقی کلان یا فرابرنامه درسی (meta curriculum) طراحی گردند و در نتیجه،ارتباط مضمونهای وحدتبخش آنها با سطوح گوناگون مضمونهای کلان فرابرنامه درسی به وضوح،آشکار شود؛زیرا نه تنها مطلوبیت رویکرد یکسویه به فرآیندهای تفکر و یادگیری قابل تردید است بلکه حتی ترکیب مفاهیم و مضامین با فرآیندها نیز به تنهایی کفایت نمیکند و نمیتواند،جهت دریافت بینش فراگیری برای تبیین موقعیتهای زندگی و همچنین بکارگیری فرآیندهای تفکر و یادگیری،به شاگردان کمکی برساند؛درحالی که کنترل موقعیتهای زندگی و کنترل بکارگیری فرآیندهای یادگیری و تفکر،مستلزم وجود بینش عمیقی از پیوندها و ارتباطات جهان هستی،بهطور کلی است.
به این ترتیب،هم فضای سلسله مراتبی حاکم بر فلسفه اصالت وجود که به صورت وحدت تشکیکیه مراتب وجود وحدت تشکیکیه انواع معرفت جریان داشت،در تعلیم و تربیت نیز به صورت وحدت تشکیکیه مضامین، متبلور گردد و هم از گسیختگی و بیارتباطی برنامههای درسی تلفیقی که بهطور مقطعی و برای زمان،مکان،مرحله تحصیلی و موضوع خاصی طراحی میشود،پرهیز کرد و آنها را در یک نظام از درون مرتبط کلان با پیوندهای آشکار به اهداف تربیتی قرار دهیم.
در هر صورت،طرح کلیدسکوپ یک الگوی کلی برای تلفیق برنامه درسی تربیت اسلامی ذیل مفهوم وجود است و میتواند،به عنوان راهکار اساسی برای برنامهریزیهای گوناگون مورد توجه قرار گیرد،ولی پیشنهاد و تتنظیم سازمان دهندهها همچنین بکارگیری متنوع آنها،مستلزم تحقیقات وسیع و مستمری میباشد و لازم است،هربار و در شرایط گوناگون،طراحان برنامه درسی تلفیقی اعم از معلمان و برنامهریزان و یا خود یادگیرندگان با استفاده از این ماده،زمینهای که توسط چهار مضمون متداخل دانش،هنر،دین و فرهنگ فراهم گشته است،آینههای سازماندهنده را انتخاب و برحسب زوایه مطلوب و با هماهنگی مورد نظر در دستگاه کلیدسکوپ برنامه درسی قرار داده و برای مطالعه وجود در اختیار یادگیرندگان قرار دهند."