چکیده:
در بسیاری از برنامه های آموزشی ترویجی توجه اندکی به نیازهای آموزشی از دیدگاه مخاطبین و کارشناسان ترویج می گردد و درنتیجه اثربخشی فعالیت های ترویجی تحت شعاع قرار می گیرد. لذا هدف از این پژوهش توصیفی- پیمایشی بررسی نیازهای آموزشی زنان روستای قمام شهرستان سنقر با استفاده از دو مدل نیازسنجی بوریچ و کوادرانت بود. جامعه ی آماری این مطالعه را زنان روستای قمام در شهرستان سنقر و کارشناسان ترویج تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان تعداد 100 نفر از زنان روستایی انتخاب شدند. با توجه به محدودیت تعداد کارشناسان ترویج اقدام به سرشماری نموده و تعداد 35 نفر از آنان در این مطالعه شرکت نمودند. این پژوهش در دو مرحله انجام گردید؛ نخست نیازهای آموزشی زنان روستایی از دیدگاه خودشان با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مدل بوریچ مشخص گردید. نتایج این بخش نشان داد که 12 نیازآموزشی، دارای بالاترین اولویت می باشند که 3 اولویت اول به ترتیب شامل اقتصاد خانه داری، آموزش تغذیه ی کودکان و مهارت های طبخ غذا بود. در مرحله دوم با استفاده از مدل کوادرانت نیازها از دیدگاه زنان و کارشناسان تطبیق داده شد، نتایج نشان داد که اکثر نیازهای آموزشی از دید گاه زنان وکارشناسان با یکدیگر تطابق دارد. به منظور اثربخشی برنامه های ترویجی، توجه به دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان ترویج امری ضروری بوده و این مسئله با استفاده از مدل نیازسنجی بوریچ و کوادرانت امکان پذیر است.
خلاصه ماشینی:
"نیازسنجی آموزشی زنان روستای قمام شهرستان سنقر(برمبنای مدل بوریچ و تحلیل کوادرانت) کیومرث زر افشانی*،حسین آگهی**،خوشقدم خالدی*** چکیده: {IBدر بسیاری از برنامههای آموزشی ترویجی توجه اندکی به نیازهای آموزشی از دیدگاه مخاطبین وکارشناسان ترویج میگردد و درنتیجه اثربخشی فعالیتهای ترویجی تحتشعاع قرار میگیرد.
به منظور اثربخشی برنامههای ترویجی،توجه بهدیدگاه زنان روستایی و کارشناسان ترویج امری ضروری بوده و این مسئله با استفاده از مدل نیازسنجی بوریچو کوادرانت امکانپذیر است.
لذا هدف کلی این پژوهش تعیین نیازهای آموزشی زنان روستای قمام شهرستان سنقربا استفاده از مدل بوریچ و مقایسه آن با دیدگاه کارشناسان ترویج با استفاده از مدل کوادرانت بود.
این تقحیق در دو مرحله انجام شد؛در مرحلهی اول به منظورتعیین نیازهای آموزشی زنان روستایی از دید خود آنان،از مدل نیازسنجی بوریچ استفاده شد.
با توجه به همسانی تقریبینتایج حاصل از دو مدل،میتوان نتیجه گرفت که کارشناسان ترویج و زنان روستایی دارای دید یکسانی در مورد نیازهای آموزشی بوده و با هم در توافق میباشند که این نشانهی شناخت صحیح کارشناسانترویج از نیازهای زنان روستای قمام میباشد.
ledoM tnemssessA sdeeN hciroB نتیجهگیری هدف کلی این پژوهش تعیین نیازهای آموزشی زنان روستای قمام شهرستان سنقر با استفاده از مدلنیازسنجی بوریچ و تطبیق آن با دیدگاه کارشناسان ترویج با استفاده از مدل کوادرانت بود.
اولویتبندینیازهای آموزشی زنان روستایی از دید خود آنان با استفاده از مدل بوریچ نشان داد که 12 نیاز آموزشیدارای بالاترین اولویت میباشند."