چکیده:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان در کاهش علائم مرضی دختران 12-6 ساله مبتلا به ADHD می باشد. برای تعیین اثربخشی این روش آموزشی، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. فرم معلم پرسشنامه CSI-4 را معلمان برای 326 دانش آموز دختر دبستانی تکمیل کردند و بر اساس آن 41 دانش آموز انتخاب شدند که در این مقیاس نمره برش بالاتر از 8 کسب کرده بودند. فرم والد پرسشنامه مذکور را نیز مادران این دانش آموزان منتخب تکمیل کردند و بر اساس آن از میان این دانش آموزان 25 دانش آموز انتخاب شد که در این مقیاس نیز نمره برش بالاتر از 8 را کسب کرده بودند. این کودکان بر اساس مولفه هایی نظیر سطح تحصیلات مادر و نمره کسب شده در پیش آزمون همتا شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت کاربندی متغیر مستقل (6 جلسه آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان) قرار گرفت و گروه کنترل تحت کاربندی خاصی قرار نگرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا نمره تفاوت پیش آزمون و پس آزمون هر یک از آزمودنی های دو گروه محاسبه و سپس برای مقایسه میانگین های نمرات متغیر وابسته، از آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها بیان کننده این بود که طبق گزارش مادران، گروه آزمایشی که از آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان بهره برده بودند، نسبت به گروه گواه، کاهش معناداری در علائم مرضی ADHD نشان دادند، اما طبق گزارش معلمان تفاوت مشاهده شده بین دو گروه، از نظر آماری معنادار نبود. بنابراین، می توان بر اساس گزارش مادران نتیجه گرفت که آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان می تواند به عنوان مداخله ای سودمند در جهت کاهش علائم مرضی ADHD در دختران در نظر گرفته شود.
خلاصه ماشینی:
"در مقابلافرادی دارای خودنظارتی پایین،ظرفیت پایینی برای سازگار کردن رفتار خود با محیط دارند(کودیلجا4،1989؛سنیدر و کند زیرسکی5،1982؛به نقل از کوسیک و همکاران،2006) راهبرد خود نظارتی به عنوان یکی از راهبردهای مؤثر در اصلاح رفتارهای مربوط به بیتوجهی در کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی شناخته شده است.
همچنین در مطالعهای که محمد اسماعیل(1380)در میان دانشآموزان 14-6 ساله شهرتهران انجام داد،در اختلال کاستی توجه-بیش فعالی،نمره 9 با حساسیت 0/91 و ویژگی0/97 و در اختلال کاستی توجه همراه با نوع بیتوجهی غالب،نمره 9 با ویئگی 0/97 وحساسیت 0/88 و برای اختلال کاستی توجه-بیش فعالی نوع بیش فعالی غالب،نمره 8 باهمان ویژگی و حساسیت به عنوان نمره برش تشخیص DHDA به دست آمد(محمداسماعیل،1380) وش کار در جلسات آموزشی برنامه آموزش راهبرد خود نظارتی که در این پژوهش اجرا شده است 6 جلسۀ آموزشگروهی با دختران مبتلا به DHDA را شامل است که مدت زمان هر جلسه 1 ساعت است.
به منظور آزمون این فرضیه که بر اساس گزارش مادران،آموزش راهبرد خود نظارتی بهدختران 12-6 ساله مبتلا به DHDA بروز علائم مرضی DHDA در ایشان را کاهش میدهد وبا توجه به پیشینه نظری نسبتا قوی که دربارۀ اثر بخشی این روش آموزشی بر کاهش علائممرضی DHDA وجود داشته و در بخش مقدمه ذکر شد،ابتدا نمرههای تفاوت متغیر وابسته براساس تفاضل نمره علائم مرضی کودکان پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترلمحاسبه شد."