خلاصه ماشینی:
"یکی از مهمترین حوزههای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در منطقه،دریای خزر و نوع رژیم حقوقی حاکم بر آن میباشد،گذشته از بیتجربگی دولت،بودن در میان سهکشور تازه استقلال یافته حاشیه دریای خزر،نوع تعریف هویتی روسیه از خود و سایرین در منطقه وهمچنین نوع ادراک و برداشت واحدهای منطقهای از بازیگران قدرتمند منطقهای و فرامنطقهای و به ویژهمداخله قدرتهای بین الملل به صفآرایی و جناحبندیهای متعارض منجر شده است.
هرچند به نظر میرسد،توسعه نامناسب آن در منطقه به افزایشبیثباتی و قطببندی گروههای قومی منجر خواهد شد و امنیت منطقهای را با تهدید مواجهخواهد نمود(پاکدامن،1376:167) وجود ذخایر عظیم انرژی(نفت و گاز)در حوزه دریای خزر و همچنین ذخایر و منابعمعدنی وسیع و کمیاب در مناطق خشکی کشورهای حاشیه این دریا موقعیت ویژه و ممتازیرا برای این حوزه ایجاد نموده است.
از یکسو بیتوجهی به این حقیقت که مساله رژیم حقوقی دریای خزر هنوز حلنشده است و از سوی دیگر ژئوپلیتیک آمریکایی با جلوگیری از صدور نفت و گاز منطقه ازخاک جمهوری اسلامی ایران که تنها راه برخورد از منطق اقتصادی برای صدور منابع انرژیدریای خزر شمرده میشود،مانع صدور اقتصادی این کالا شده است.
ا،12)دیدگاه جمهوری آذربایجان را میتوانناشی از برآوردهای موجود انرژی دانست زیرا در بین تمام کشورهای ساحلی دریای خزر دارایبیشترین منابع شناخته شده نفت و گاز در فلات قاره خود است(مجموعه مقالات نخستینکنگره انجمن ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران 1383:86)در این راستا آنچه که مللنیازمند به ویژه غرب را متوجه این جمهوری کرده،منابع غنی نفت و گاز آن میباشد."