خلاصه ماشینی:
"از این رو با توجه به اینکه هرگونه نظامی شدن دریای خزر ویا حرکت به سمت نظامی کردن این دریاچه بزرگ میتواند به مثابه عاملی خطرناک برایصلح و ثبات منطقه تلقی شود و تعیین رژیم حقوقی دریای خزر را با چالش مواجه کند،مطلب حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که«چه چشماندازهایی برای مباحث نظامی-امنیتی در دریای خزر وجود دارد و جمهوری اسلامی ایران برای حفظامنیت خود از چه راهکارهایی برخوردار است؟» بر این اساس،فرض اصلی بحث حاضر چنین تبیین شده که«رشد نظامیگری وامنیتیتر شدن فضای منطقه از جمله چشماندازهای آتی دریای خزر میباشند و جمهوریاسلامی ایران به منظور حفظ امنیت میتواند ضمن ارتقای توان نظامی خود به پیگیریایدههای مبتنی بر امنیت جمعی نیز بپردازد».
اگرچه برخیاز کشورهای منطقه معتقد هستند در صورت تشکیل سازمان امنیتی دریای خزر،نقشکشورهایی چون روسیه و جمهوری اسلامی ایران در آن بسیار پررنگتر از سایر اعضا خواهدبود با این حال باید توجه داشت که منافع و تهدیدات امنیتی مشترک،یکی از زمینههایاولیه تلاش دولتهای ساحلی دریای خزر برای ایجاد یک نهاد امنیتی در دریای خزر است.
بر این اساس در سالهای گذشته،رزمایشهای متعدد جمهوری آذربایجان باهمکاری آمریکا و اسرائیل،تشکیل نیروی دریایی از سوی ترکمنستان،اقدام جمهوری اسلامی ایران در به آب انداختن ناوچه موشکانداز درفش و تصمیم جهت ایجاد فرماندهیانتظامی دریای خزر متشکل از سه استان ساحلی،اقدام روسیه جهت اعزام دو کشتی شاملکشتی موشکانداز روسی به نام تاتارستان و یک کشتی نظامی هیدروگرافیک به نام آناتولیگوژین به سمت بندر باکو و تلاش قزاقستان به منظور ایجاد شهرک نظامی در دریای خزر نهتنها از افزایش تحرکات نظامی در این دریا حکایت دارند،بلکه مجموع این تحولات اهمیتلزوم توافق کشورهای ساحلی دریای خزر درباره مسائل امنیتی و نظامی این دریا را دوچندانمیکند."