خلاصه ماشینی:
"چند مثال دیگر:موش کور/ mole /خال/ mole مردمک چشم/ pupil /شاگرد/ pupil حیوان برای شکار/ game /بازی/ game دو رابطۀ مشابه دیگر در مورد واژهها شایان ذکر است:یکی homophony (همآوائی با نگارش متفاوت)مانند plane و plain و دوم homography (همنگاری)در مورد واژههایی که درنگارش یکسان ولی در تلفظ متفاوت میباشند مانند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)و نیز میتوان در گروه همنگار کلماتی را قرار داد که در توزیعکاربردی به دو مقولۀ اسم-فعل یا صفت-فعل تعلق دارند،و در آنهاتکیۀ صوتی و اغلب تغییری در واژهها مشاهده میشود مانند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)تمایز میان همآوایی و چند معنایی(که باز هم دربارۀ آن بحثخواهیم کرد)تمایزی قاطع و محکم نیست زیرا ارتباط معانی یک واژهممکن است در طی سالهای متمادی به تدریج از میان رفته باشد و گاهعکس این قضیه نیز رخ میدهد ممکن است میان معانی بعضی همآواهاکه در فرهنگ لغت هم به صورت واژههای جداگانه (different entries) آمدهاند ارتباط معنایی پیدا کنیم که این خود مسألهبحثانگیزی را سبب میشود.
شاید مناسبترین تعریف برای واژههای همآوا با نگارشیکسان و جدا ساختن آنها از پدیدۀ چند معنایی،یافتن واژههایی باشدکه متعلق به مقولههای دستوری متفاوت هستند،(علاوه بر واژههایی کهاز نظر ریشه شناختی منشأ متفاوتی دارند)مانند: نمد/ felt /اره/ saw گذشته فعل/ felt /گذشته فعل/ saw صدا(اسم)/ sound /پست(صفت)/ mean سالم و راحت(صفت)/ sound /معنی داشتن(فعل)/ mean این واژهها با نگارش متفاوت همآوا هستند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)تمرین (به تصویر صفحه مراجعه شود){Yبقیه در صفحه 40Y}&%03407ZORG034G% (به تصویر صفحه مراجعه شود)"