چکیده:
اکنون پس از حدود ده سال که از مطرح شدن جدی رویکرد پلیس جامعهمحور در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران می گذرد» لازم و نیز مفید است که در یک تحقیق علمی» ضمن ارزیابی شناخت مسئولان ناجا نسبت به ابعاد و ویژگیهای رویکرد مزبور و یز میزان همراهی آنها با این رویکرد. اشراف پیدا کنیم. پژوهش حاضر در صدد است تا ضمن شناخت میزان آگاهی و همراهی فرماندهان ناجا با رویگرد جامعهمحوری در پلیس میزان تحقق آن را در سازمان پلیس کشور نیز همچنین مقطع زمانی حاضر برای آشنایی با آسیبها و لغزشگاههای احتمالی رویکراد پلیس جامعهمحورء متاسب تشخیص داده شد. لذا در این مقاله» ضمن شناخت سطح آگاهی و اطلاع فرماندهان ناجا نسبت به این آسیبهاء میزان آلودگی ناجا به آسیبها و لغزشهای مزیور را نیز سنجیدهایم. نوع تحقیق حاضر کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را کلید فرماندهان انتظامی شهرستانهای کشور است. که به شیوة نمونه گیری تضادفی ساده انتخاب شدند. از ابزار گردآوری اطلاعات» پرسشنامه محققساخته است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که تمامی ۵۲ گزینه با کسب امتیاز بالای ۵۰ درصد» مورد تایید پاسخگویان قرار گرفت. همچنین میزان تحقق این ویژگیها در سازمان پلیس نیز در حد قابل قبول ارزیابی شد. نتیجة تحقیق گویای آن است که همه ۲۰ آفت ارائه شده با کسب امتیاز بالای ۵۰ درصد» مورد تایید پاسخگویان قرار گرفته است. همچنین میزان آلودگی ناجا به آفات مزیور در نسبتهای متفاوت و در گزینههای مختلف احساس میشود» لیکن شدت مجموع آلودگیها (بهویژه در آسیبها و لغزشهای مهم) نگران کننده نیستء اما هشدار دهنده است.
خلاصه ماشینی:
"پیشنهادها الف)تقویت رویکرد جامعهمحوری و الزامات آن در سازمان پلیس از طریق: *تلاش برای تبدیل سازمان به مجموعهای که پیسته در حال تغییر و تحول به منظورنو شدن و ارتقای کارآمدی و اثربخشی خویش است(دانش محوری)؛ *تلاش برای مقابله با جرائم اجتماعی با تعاملی همهجانبه و کارآمد؛ *تلاش مستمر برای یادگیری و افزودن سطح دانش تخصصی مدیران و کارکنان؛ *برنامهریزی برای اصلاح و بازاجتماعی کردن بزهکاران و مجرمان با تعاملی همهجانبهو کارآمد با دستگاههای مسئول؛ *تمرکز و توجه همزمان بر پیگیری و پیشگیری انتظامی؛ *تلاش برای تبدیل قوتها و قابلیتها به توانمندیهای مؤثر در محیط داخلیسازمان؛ *تنظیم راهبردها و خط مشیها با هدف دستیابی به کنترل مؤثر و کارآمد جرائم وکاهش ترس از جنایت؛ *تلاش مستمر برای یافتن راهحلهای جدید و پیاده کردن آنها در جامعه *حرکت دائم در سایۀ یک راهبرد دانشی به منظور تضمین تجهیز پلیس به حد اکثردانش مورد نیاز؛ *تلاش برای برخوردارشدن از حد اکثر توانایی انطباق با محیط به منظور به حد اکثررساندن اثربخشی سازمان؛ *به دست آوردن دستور العملهای اجرای قانون راه گوش دادن به درخواستها،نیازهاو دغدغههای شهروندان(فراهم آوردن فرصت لازم برای مشارکت عموم مردم درتعیین اولویتهای کاری پلیس)؛ *تلاش برای حل مسئله به صورت خلاق و ابتکاری؛ *تلاش برای افزایش اعتماد شهروندان؛ *تلاش برای مطرح شدن پلیس به عنوان مظهر امنیت و نظمبخشی؛ *تلاش برای تبدیل شدن به نماد اقتدار و حیثیت در عرصۀ افکار عمومی و ناظرانبیرونی؛ *تلاش برای پاک نگه داشتن درون سازمان از هرگونه زشتی و و آلودگی؛ *تقویت ارائۀ خدمات از طریق تعامل هرچه بیشتر با جامعه؛ *توجه داشتن به اینکه همواره در معرض ارزیابی اخلاقی است؛ *احساس مسئولیت و حرفهای عمل کردن به منظور جلب و حفظ اعتماد و حمایت مردمی؛ *توجه به این مهم که نهاد پلیس مانند یک سکه،دارای دو روی اجبار و آمریت و نیزخدمت و خدمتگزاری است؛ *تلاش برای حفظ اجتماع و افراد در مقابل جرائم و مجرمان و کمک کردن به افراد درمعرض خطر ارتکاب رفتارهای مجرمانه؛ *تلاش برای کاهش بزهکاری،خشونت و ناامنی در جامعه و به حد اقل رساندن وسعتو شدت ارتکاب جرم."