خلاصه ماشینی:
"ببیان دیگر،آیا براستی اینان صرفا سودجویان و منفعتطلبان عاطل وباطلی بودند که طرهات میبافتند و مهملات میگفتند و قصد و غرضی جز تزویرو ریا و فریب عوام و وارونه جلوه دادن حقیقت و کسب منافع و مطامع آنی وزودگذر و بتعبیر عوام«نان به نرخ روز خوردن»و براساس تقویم روز سخنگفتن نداشتند؟!آیا واژۀ«سوفیست»در بدو امر و زمان پیدایش نیز همچونامروز به کسی اطلاق میشد که تمام هم و غمش این شعار منافقانه و رندانهاست که هدف،وسیله را توجیه میکند؟!مورخان میگویند که برای درک هرحادثه و پدیدهیی باید به اصل و منشأ و سرچشمۀ آن رخداد و حادثه رفت وخود را نه تنها تماشاگر و ناظر واقعی آن صحنه،بلکه در جایگاه بازیگر حقیقیآن حادثه قرار داد و با بازیگران واقعی آن رخداد و صحنه همدلی و همزبانینمود.
اینک به آراء برخی ازمحققان فلسفه در این مورد میپردازیم: نویسندۀ کتاب متفکران یونانی،موضوع درسهای سوفیستها را علم مثبت،تعالیم فلسفی طبیعی،تفسیر آثار شاعران و داوری دربارۀ آنها را جزئیاتدستور زبان و موشکافی مابعد الطبیعی میداند و در عین حال معتقد است کههستۀ مرکزی دروس آنها،آموزش برای زندگی عملی بویژه امور سیاسیتشکیل میداده علوم آنها علوم اخلاقی و سیاسی و روح سیاست عملی آنهاسخنوری بوده است.
زیرا افلاطون آنان را دکاندارانی با کالاهای معنوی معرفی میکرد و سقراطنیز به هیپوکراتس که قصد تعلیم از پروتاگوراس را داشت،میگفت:«آیا از اینکهخود را همچون یک سوفسطایی به یونانیان بنمایی،شرمنده نمیشوی؟!»35 کاپلستون همچنین در دفاع از نظریۀ نسبیانگارانه سوفسطائیان که بعنوان یکیاز نکات ضعف عمده بینش آنها که دارای پیامدهای بسیار منفی و زیانبار اخلاقی است."
کلید واژه های ماشینی:
سوفسطائیان
،
اخلاق
،
افلاطون
،
پروتاگوراس
،
تعلیم
،
تاریخ فلسفه
،
تاریخ فلسفه غرب
،
یونانی
،
تعلیم و تربیت
،
راسل