چکیده:
در طول تاریخ تمدن اسلامی، ایرانیان شیعه بالاترین سهم را در تالیف کتاب و رسائل پزشکی بر عهده داشته اند. این متون تاثیرات زیادی در پیدایش و پیشرفت دانش پزشکی کشورهای مختلف از جمله هند داشته. است. به طورئ که از حدود قرن دهم هجری قمرئ کار تالیف کتابهای پزشکی به فارسئ در هند نیز همگام با ایران اغاز می گردد، و حتی در قرن 13 و 14 هجری تعداد کتابهای طبی که در هند به زبان فارسی به چاپ می رسد بسیار بیشتر از ایران است. از طرفی این نکته خود بیانگر ان است که زبان فارسی کارایی لازم را به عنوان یک زبان علمی بخوبی داراست. در این مقاله 138 عنوان کتاب طب سنتی به چاپ رسیده ه معرفی شده و داده های ان، تحلیل شده است
خلاصه ماشینی:
"«قانونچه»،شرح فارسی از حکیم محمد اکبر،معروف به شاه ارزانی،قرن 12 در هند،چاپ قرن 14 در هند.
زبان متون طبی چاپ شده به ترتیب قرن توضیح:جمع کل در جدول فوق به جای 138(که برابر تعداد کتابهای چاپ شدهمیباشد)142 شده است،زیرا 3 عنوان از این کتابها به دو زبان فارسی-عربی،و یک عنوانفارسی-اردو بوده و در نتیجه چهار عنوان مذکور جمعا 8 بار در ذیل سه زبان فارسی،عربی واردو در آمار جدول ذکر شده است.
3. در قرن 13 بالاترین تعداد کتابهای تألیف شده که به چاپ رسیدهاند(یعنی39 عنوان)وجود دارد،که به نظر میرسد مهمترین علت آن پیدایش صنعت چاپدر هند و سپس در ایران در این قرن است که اولویت چاپ به کتابهای تألیف جدیدداده شده است.
در مجموع تعداد کتابهای طب سنتی چاپی که در ایران تألیف شده(46عنوان)خیلی بیشتر از تعداد این عناوین که در ایران به چاپ رسیده است(24عنوان)میباشد،که حاکی از ضعف امکانات چاپ در ایران قرن 13 و 14 هجریقمری است.
این عدد بیانگر تقریبی تمامکتابهای فارسی چاپی میباشد که در ایران تألیف شده است،و چنانچه آن را از کل120 عنوان کتاب فارسی فوق الذکر کسر نمائیم،عدد بدست آمده:58( 62-120)عنوان میشود که نشان دهنده تعداد عناوین متون طبی فارسیمیباشد که در هندوستان تألیف شده است.
از این محاسبه میتوان نتیجه گرفت که حتی پس از استیلای استعمار و زبانانگلیسی در هند،زبان فارسی در قرن 13 و 14 هجری هنوز تنها زبان علمی مورداستفاده(و حتی در حد کشور ایران)برای نگارش متون طب سنتی در آن کشور بوده است،و این نکته شایان توجه و دقت است."