خلاصه ماشینی:
"از آنجا که اخیرا در مطبوعات ورسانههای گروهی ایران بدون هیچ توضیح یا ضابطه علمی این دو اصطلاح،آگاهانه برای اطلاق به سرزمینوسیعی که در شرق دریای خزر و شمال افغانستان و پاکستان قرار دارد،به کار میروند و گاهی نیز از آن دومترادف بودن تصور میشود،پس از مطالعۀ مقالۀ نگاهی به آسیا و شناخت آسیای مرکزی در شمارۀ 3 اینمجله که بحث بهطور مستقیم پرکاربرد دو اصطلاح«آسیای مرکزی»و«آسیای میانه»تأکید دارد،نگارنده را بهحکم تعهد فرهنگی بر آن داشت که مقالۀ میروشنیکف را ترجمه کرده تا حقانیت و صحیت مسائل مطرح در آنمقاله و استنتاج به جای دیگر فرهنگوران واقعگرا دربارۀ دو اصطلاح«آسیای مرکزی»و«آسیای میانه»(1).
او در اثر مهم خود که در سال 1843 تحتعنوان آسیای مرکزی در پاریس منتشر شد پیشنهاد کرده بود که«آسیای مرکزی»به آن بخش وسیع از قاره آسیااطلاق شود که بین 5 درجۀ شمالی و 5 درجۀ جنوبی در 44/5 درجه عرض جغرافیایی واقع شده است وضمنا منطقهای واقع در درون قاره آسیا است.
اودر نوشته خود با قبول نظر ارائه شده توسط ریچتوفن تأکید کرده است که هرچند این اصطلاح با دقت بیشترینسبت به قبل توصیف شده است،ولی باید اضافه کرد که جغرافیدان آلمانی شاخصهایی برای محدود کردناصطلاح«آسیای مرکزی»در اختیار نداشته است.
درحالیکه نظر موشکتف درباره حدود جغرافیایی آسیای داخلی مغایر با پیشنهاد ارائه شده توسطریچتوفن بود،ولی بههرحال،موشکتف معتقد بود که از اصطلاح«آسیای مرکزی»باید فقط برای اطلاق بهقسمتهای شرقی منطقه(یعنی همان آسیای مرکزی پیشنهادی ریچتوفن)استفاده کرد.
بههرحال،برای تعیین حدود مناطق مختلف آسیای مرکزی باید به خاطر داشت که تاریخ انسان وتمدنهایی که پدید آوردهاند موضوع اصلی مطالعات حاضر است و مرزبندیهای جغرافیایی عنوان شده بههیچ عنوان نباید نهایی و ثابت و غیر قابل تغییر تلقی شوند."