خلاصه ماشینی:
"لازمۀ اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است، اما حقوق و تکالیفی که به مقتضای جنسیت و تقسیم وظایف طبیعی متناسب مقرر میشود، همسان نیست؛ البته همین حقوق و تکالیف بر اساس تلازم حق و تکلیف متوازن و برابر است و اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست و از سوی دیگر با پیوند و برقراری تعامل شایسته بین حقوق و اخلاق، زن و مرد را رفیق هم قرار داد نه رقیب یکدیگر، از اینرو رعایت حقوق زن و مرد از سویطرف مقابل، امری مقدس و انسانی محسوب میشود{P1P}.
فرضیۀ«تشابه حقوق خانوادگی زن و مرد» طبق این فرضیه که به غلط«تساوی حقوق»نام گرفته است، روابط خانوادگی میان زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان مانند سایر روابط اجتماعی در مؤسسات ملی یا نهادهای اجتماعی دولتی است که تنها مزایای اکتسابی مثل سطح سواد وضعیت آنها را معین میکند نه زن یا شوهر بودن، زیرا زن و مرد با استعدادها و نیازهای مشابه و با سندهای حقوقی مشابهی که از طبیعت در دست دارند، در زندگی خانوادگی شرکت میکنند.
همچنان که در فصل نخست بدان اشاره شد، زن و مرد نه تنها از لحاظ جسمانی بلکه از جهت روانی و نیز از نظر احساسات نسبت به یکدیگر در متن آفرینش خود تفاوتهایی دارند و همین تفاوتهای طبیعی که هدفدار است و اساس نظام احسن منظور شده است، زن و مرد را در وضع نامشابهی قرار داده است و ریشۀ تفاوتهایی که مقررات اسلامی بین زن و مرد قائل شده، هماهنگی با قانون آفرینش و ساختار وجودی آنان است{P1P}."