خلاصه ماشینی:
"ازاینرو،مسالهاصلی این مقاله این است که اولا آیا چنین رخدادی برای ایران امکانپذیر است؟و ثانیا چهدرسهایی میتوان از این تحولات برای اقدامات پیشدستانه و پیشگیرانه گرفت؟ سوالات سوال اصلی این بررسی این است که آیا انقلابهای رنگی فقط در جغرافیای فروپاشیدهشوروی امکان وقوع داشته یا در ایران نیز میتواند جامهعمل بپوشد؟به عبارت دیگر مولفههای دگرگونساز در کشورهای مورد اشاره تا چه میزان با موقعیت و شرایط جمهوریاسلامی ایران تطابق دارد؟ سوالات فرعی این بررسی نیز براساس سوال فوق عبارتنداز:علل و عوامل داخلی و بین المللیمؤثر در ایجاد تحولات مزبور کدامند؟وجه تشابه و تمایز انقلابات رنگی با یکدیگر چیست؟نسبت انقلاب مخملین با تحولات ایران چیست و چه اقداماتی از سوی بازیگران خارجی و داخلی به منظور بسترسازی برای چنین دگرگونیهایی صورت گرفته و یا در حال انجاماست؟ اهداف انتخاب این موضوع جهت بررسی و تحقیق با اهدف زیر صورت گرفته است: 1-شناخت عوامل بروز و ظهور تحولات مخملین و تجزیه تحلیل این عوامل به منظور وزندهی به هریک از آنها 2-پی بردن بهوجوه مشترک این انقلابات و درسآموزی از آن 3-ردیابی عوامل مورد کنکاش در جمهوری اسلامی ایران با این فرضکه بازیگران تحولاتمخملین در اندیشه دگرگونسازی نظام سیاسی ایران بوده و هستند.
1-عوامل و شرایط داخلی عوامل بسیار متنوعی در براندازی رژیمهای کشورهای مفروض نقش داشته است که درمجموع میتوان آنها را به سه دسته ساختار،بازیگر و فرایند تقسیم کرد اما به خاطراختصار در بحث،تحت عوامل زیر اشاره میشود: الف)عوامل سیاسی:شامل فساد سیاسی،فساد در دستگاههای دولتی،فقدان یا کاهشمشروعیت،بحران جانشینی،حاکمیت دوگانه(در قالب غربگرا و شرقگرا)،ظهور نخبگانجدید ملی و نفوذ در ارکان حکومت،ناکارایی مدیریت عالی و حاکمیت نوعی الیگارشیسیاسی،سوءاستفاده از قدرت دولتی."