چکیده:
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت،بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است.این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد. از این مثنوی عنصری ،که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد. در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهتها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد.به دلیل حجم-زیاد مقاله، خلاصه داستا نها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه وامق و عذرا از جمله عرایس و عشاق ادب فارسی هستند که نام آنها به طور مطلق به عنوان عاشق و معشوق مورد تلمیح و اشارۀ شاعران فارسی زبان قرار گرفته و در تمامی این اشارات،تنها عشق پاک و راستین آنها تجلی یافته است.
پیشینه در میان معاصران،جامعترین اطلاعات ما از وامق و عذرای عنصری به مقدمۀ عالمانۀ دکتر مولوی محمد شفیع بر چاپ نسخۀ وامق و عذرای بازیافته مربوط میشود که نویسنده کوشیده است سوابق و نظایر داستان را معرفی کند؛ در کتابهای تذکره و تاریخ ادبیات،جز اشارات کلی اطلاعات دیگری از داستان وجود ندارد؛حتی در کتاب«عنصری و مقام او در ادبیات فارسی»(افتخار:1378)نیز هیچ اشارهای به این منظور نمیشود.
در مورد وامق و عذرا شاید به دلیل از میان رفتن اصل داستان،داستانپردازان ناگزیر روایتی از نو ساختهاند؛چنانکه خواجه شعیب جوشقانی(1020 ق،زنده)یکی از موفقترین نظیرهسازان وامق و عذرا(سروده 1032 ق)بر این نکته معترف است: حدیث وامق و عذراست مشهور#بود در هر زبان این قصه مشهور نیابی زان همه شعر خجسته#در اوراق کهن جز جسته جسته نه از وی هیچ کس دارد نشانی#نه در دست زمانه داستانی همانا بوده یک دفتر در آن حال#که دست روزگارش کرده پامال من آن رسم کهن را تازه کردم#عروس فکرتش را غازه کردم (عنصری:1996،43) نظم این اثر در عصر فارسی و آن هم به فرمان سلطان محمود و به وزن و بحر شاهنامه، شائبۀ برابری عنصری با فردوسی را تداعی میکند.
در هفت روایت وامق و عذرا عشقهای حاشیهای از گونههای یاد شده را میتوان دید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) در مواردی که معشوق ناخواسته به عقد کسی دیگر جز عاشق درمیآید از مقوله عشق حاشیهای نیست؛مثل لیلی که ناخواسته به عقد ابن سلام درمیآید؛این موارد را باید جزء موانع داستان دانست(ر."