چکیده:
در تاریخ فلسفه، افلاطون به عنوان فیلسوفی شناخته شده است که در متافیزیک و معرفت شناسی قدرت و دقت نظر خود را نشان داده است کمتر کسی هنگام بحث از منطق سراغ این فیلسوف را می گیرد در صورتیکه وی در آثار خود به شیوه معمول ،برخی از مهمترین مسائل منطقی را عالمانه مورد بحث و بررسی قرار داده است این رویکرد نه از این باب است که فیلسوف گریزی ازکاربرد منطق در مباحث فلسفی ندارد بلکه دقیقا از باب التفات یه حاق و عمق مسائل بوده است شاید از آن جهت که تدوین منظمی از لاین بحث صورت نگرفته است ، نتوان آن را علم منطق دانست ولی ولی در اینکه نکته های منطقی مورد توجه او بوده است ، تردیدی نیست.
مقاله حاضر مدعی است منطق و فلسفه منطق وامدار افلاطون است و برخی موضوعات منطقی به نحو شگفت آوری در آثار او مورد تجزیه و تحلیل قرار گذفته است.
خلاصه ماشینی:
"اگر منطق پیوند دقیقی با فلسفه داشته باشد -که به عقیده بسیاری خصوصا خود ارسطو،اینگونه هم هست-مگر میشود که کسی فیلسوف باشد و به منطق نیز نپرداخته باشد؟آیا اصلا قابل تصور است که سقراط و افلاطون بنیان فلسفهای را گذاشته باشند که قرنها و از جهتی تا همیشه تاریخ در فکر و اندیشۀ انسان مؤثر باشد ولی در آن اثری از منطق وجود نداشته باشد،آنچه میتوان گفت اینکه مباحث و مسائل منطقی اگرچه با صراحت در آثار این بزرگان پیدا نمیشوند ولی میان این موضوع و اینکه آنان در عمق ذهن خود به منطق بیتوجه بودهاند تفاوت بسیار است.
او به روش معمول خود سه سؤال اساسی را مطرح میکند که ماهیت منطق را هدف قرار داده است: 1-متعلق صدق و کذب چیست؟آیا تصور به صدق و کذب،متصف میشود یا جمله؟ 2-چه فرایندی استنتاج معتبر{o1o}را ممکن ساخته و عامل این پیوستگی و اقتران{o2o}ضروری چیست؟ 3-ماهیت تعریف{o3o}چیست و اساسا انسان چه چیزهایی را تعریف میکند؟ این پرسشها را باید در میان دیالوگهای افلاطون کشف کرد وگرنه هرگز ارجاع مستقیمی بدانها در آثار او یافت نمیشود.
به عبارتی اگر مضمون جمله،حدیث نفس است و محتوای تفکر را همان صورتها تشکیل میدهند چگونه کذب مطرح میشود؟ آیا اصلا جایی برای بحث از کذب باقی میماند؟افلاطون بدون آنکه تصریح کند،مثل همیشه و در قالب دیالوگهای خود مطرح میکند که فرایند صدق و کذب فرایندی روانشناسانه نیست پس باید از منظر منطقی و یا شناختشناسی آن را تجزیه و تحلیل نمود و بدین ترتیب او شبهۀ مقدری را نیز پاسخ میدهد که همان فی نسبیت فلسفی است."