چکیده:
این مقاله درخصوص” گستره معرفت شناسی” انسان، نسبت به عالم وآدم، از دیدگاه عده ای از فلاسفه سر شناس ایده آلیسم بحث می نماید. همه آنان، انسان را در شناخت عالم هستی توانا می دانند. اما این توانایی را درتمامی انسان ها یکسان نمی شناسد. آن ها اعتقاد دارند شناخت قابل اطمینان تنها از راه عقل وخرد حاصل می شود.آنچه مورد اختلاف است، روش های شناختی است. بعضی بر روش دیالکتیک، بعضی بر روش ریاضیات یا شهودی، فلسفی، تاریخی وخود کوشندگی و... تاکید دارند.با توجه به نظریه گستره معرفت شناسی ایده آلیسم، تاکنون آثار ناچیزی از توانایی های شناختی انسان حاصل شده است.آثار شناختی وسیع وعمیق انسان نسبت به هستی ونظام آفرینش به تدریج ودرآینده ظهور خواهد کرد. لذا از این دیدگاه انسان ها در راه شناخت تدریجی جهان هستی می باشند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین،در این مقاله به چهار سئوال پاسخ داده میشود:1-ایده آلیسم چهمفهومی دارد؟2-دیدگاههای شناختی هرفیلسوف نسبت به گستره معرفت&%00520EPMG005G% شناسایی انسان چه میباشند؟3-استلزامات تربیتی هرکدام چه هستند؟4-نتیجهنهایی در رابطه با دیدگاه گستره معرفتشناسی انسان چه میباشد؟ 2-مفهوم ایده آلیسم ایده آلیسم ماخوذ از کلمۀ ایده،بهمعنی موجود مجرد میباشد و با تغییراتمتفاوت،اصالت تصور،آرمانگرایی،پندارگرایی،تصورگرایی و انگارگراییمعنی و ترجمه شده است(ابراهیم زاده،1384،ص 76).
او درزمینۀ شناخت چنین اظهارنظر میکند: «نیروی شناسایی از آغاز در روح انسان هست،باید همراه خود روح از جهانکون و فساد بهسوی جهان هستی برگردانده شود،تابه تدریج به مشاهده هستیحقیقی خو گیرد و بتواند رویداد خورشیدی را که در آن میدرخشید،تحملنماید،خورشید درخشان حقایق جهان،چنانکه گفتیم،«ایدهی خوب»است،ولی این نیرو،در همۀ افراد هم توان نیست،این نیروها بایستی از طریق آموزش،توانایی یابند و در تکمیل جامعه شرکت نمایند و برای کسانی که استعدادشانبیشاز دیگران است،زمینهای فراهم شود تا راهی را که به جهان روشناییمیپیوندد،بپیمایند.
روح منبع حقیقت و شناسایی است انسان برای شناخت اجزای جهان هستی از اینچهارنوع فعالیتکه جزء روح آدمی است،کمک میگیرد و پساز تحملرنجهای بیکران،در پایان کار در عالم شناختها به«ایده خوب»میرسد،ولیهمینکه آدمی به دیدار آن نایل شد،ناچار یقین حاصل میکند که هرخوبی وزیبایی ناشیاز اوست.
هگل درخصوص معرفتشناسی انسان مطالب قابل توجهی بیان داشته است،ازجمله میگوید: «جهان در جریان سیردیالکتیکی رشد میکند و فهم ما هم از آن بهتدریجبیشتر میشود تازمانیکه جهان بهصورت معقول کامل درنیامده است،درک مااز ساختمان آن محدود و ناقص خواهدبود،زمانی میتوان یک نظام متافیزیکیصحیح برای توضیح جهان بهوجود آورد که عقل مطلق،خود را ظاهر کند و یاخود را متحقق سازد سئوال مهم این است که روح در انسان چگونه شکوفا میگردد؟در کتابهگل نوشته«و."