چکیده:
«مسئولیت کیفری جمعی» (JCE) به عنوان نوعی مسئولیت در حقوق کیفری بینالمللی، مفهومی است که به نحو گسترده مورد تایید رویه قضایی بینالمللی قرار گرفته است. این مفهوم مشخصکننده نوعی از مسئولیت کیفری است که بهویژه برای پوشش مسئولیت کیفری تمامی شرکتگنندگان در یک نقشه مجرمانه مشترک، مناسب به نظر میرسد. در این مقاله برای تحلیل مسئولیت کیفری جمعی، طبقهبندی سهگانه مسئولیت تبیین گردیده است: نوع اول، مسئولیت در قبال اعمال مورد توافق در هنگام تهیه نقشه و طرح مشترک، نوع دوم، مسئولیت در قبال انجام یک وظیفه در محدوده یک طرح مجرمانه که در محدوده فیزیکی نهادینه (مانند بازداشتگاه) ارتکاب مییابد، نوع سوم، مسئولیت مربوط به شرکتکنندگانی است که در مورد هدف اصلی طرح مجرمانه مشترک توافق کردهاند. نویسنده پس از بیان انتقادات مطرح شده و ارائه پاسخ به آنها، با توجه ویژه نسبت به سومین شق مسئولیت کیفری جمعی، ابتدا مبانی اجتماعی و حقوقی معیار قابلیت پیشبینی و انگیزههای پذیرش آن در حقوق کیفری بینالمللی را ذکر نموده و سپس شیوههای متعددی برای سنجش و تعیین دقیق آن ارائه کرده است. تفکیک «مرتکب اصلی» و «مرتکب فرعی» همراه با تحلیل آرای محاکم بین المللی از جمله نکاتی است که بر جذابیت علمی مقاله در پرتوی تجربیات قضایی نگارنده می افزاید.
خلاصه ماشینی:
"- در بحث راجع به عنصر روانی قتل عمد به عنوان یک جنایت جنگی، در پرونده Stakic یک شعبه بدوی دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق در رابطه با اصطلاح dolus eventualis مقرر نمود: «تعریف فنی dolus eventualis عبارت است از اینکه اگر شخص مرتکب در حال انجام عملی است که حیات انسان را در مخاطره قرار میدهد، عمل کشتن توسط وی در صورتی عمدی تلقی میگردد که با احتمال مرگ، ارتباط یا انطباق داشته باشد.
) در این موارد مجرم فرعی – طبق تعریف - در قصد خاص سهیم نمیباشد (در غیر اینصورت مشمول نوع اول و دوم مسئولت کیفری - موضوع مذکور براساس موضع اتخاذی توسط شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر دیوان کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق در سال 1995 در پرونده Tadic (رای راجع به درخواست دفاع در خصوص حکم استیناف Tadic IT-94-1-A) بر مبنای این فرض قرار دارد که نقضهای فاحش فقط در مخاصمات مسلحانه بینالمللی میتوانند اتفاق بیفتند اما این نظر احتمالا بر اساس حقوق بینالملل عرفی، دیگر معتبر نمیباشد.
این موضوع بر دو مبنا قرار دارد: اول، براساس یک عدم امکان منطقی: یک فرد نمیتواند برای ارتکاب یک جرم مستلزم قصد خاص (علاوه بر قصد لازم برای جرم اصلی) مسئول شناخته شود مگر اینکه صرفنظر از مبنای شکل مسئولیت کیفری برای ارتکاب جرائم، آن قصد خاص قابل اثبات باشد (این نکته معاونت و همدستی در جرم را از این گروه خارج می سازد زیرا در مورد اخیر اثبات اینکه مرتکب با آگاهی از جرم نقشی اساسی در ارتکاب آن توسط دیگران داشته و عمدا در انجام آن مساعدت نموده، کافی است."