چکیده:
یکی از پرسشهای اساسی در مورد «عصر ظهور»، امکان اصلاح اخلاقی و تغییر و تحولات روحی و معنوی در انسانها و دوری آنان از معصیت، فسادگری، جنایت و بیداد است؛ یعنی آیا انسانها واقعا خوب و صالح میشوند؟بر اساس روایات پاسخ این سؤال، روشن و مثبت است؛ یعنی، اصلاح کامل و همه جانبه رفتار، اخلاق، پندار و گفتار انسانها به دست امام زمان( و در پرتو دولت اخلاقی مهدوی صورت میگیرد.بیان چرایی و چگونگی این دگرگونی روحی و انقلاب اخلاقی، میتواند راهگشای بسیاری از پژوهشها و رویکردهای معرفتی دربارة امکان اصلاح انسان و رفع مشکلات عدیدة بشر و تعلیم و تربیت او در همه سطوح باشد. تا زمانی که انسان از نظر اخلاقی و فکری، رشد نیابد و تربیت نشود و به کمال و سعادت واقعی خود نیندیشد و بدان سو گام ننهد، تمامی کاستیها، ناراستیها و ناهنجاریها باقی خواهد ماند. برای رسیدن به این مرحله از رشد، انسان باید دارای بصیرت اخلاقی باشد. درک وشناخت «بصیرت اخلاقی» و ضرورت و بایستگی آن، در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین مسأله این است که آیا امکان این تغییر و تحول روحی و اخلاقی در انسان وجود دارد و اصولا چرا جامعه به این دگرگونیهای فرهنگی نیاز دارد؟ مکاتب فکری بشر، پاسخهای مختلفی به این سوال دادهاند و البته کمتر مکتب و اندیشهای هست که به طور جامع و کامل به این مسأله بپردازد و راهکار فرهنگی (فرهیختگی معنوی و تربیتی) برای رفع کاستیها و ناراستیها ارائه بدهد؛ اما ادیان الهی ـ به خصوص دین مقدس اسلام ـ به این جنبه توجه ژرفی نشان داده و رسالت پیامبران و مصلحان را، اصلاح اخلاقی و معنوی انسان قرار داده و راهکار بنیادین و فراگیری ارائه نمودهاند.
این نظریه مبتنی بر نگرش چند بعدی و جامع به انسان و امور مختلف او بوده و در صدد تبیین این انگاره است که انسان با روشنبینی پارسایانه و اخلاق و ایمان، میتواند تمامی مسائل خود را سامان درست ببخشد و در پرتو بصیرت واقعی، به خیر مطلق و سعادت برین (قرب الهی و عبودیت) نایل آید؛ چنان که در روایت زیبایی آمده است: «الخیر کله فی ذلک الزمان یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله»؛ 1 «همه خیرها در آن زمان است؛ وقتی که قائم ما قیام کند و زشتیها را از میان بردارد».
. گفتنی است علت طرح این فرضیه (بایستگی انقلاب هنجاری در عصر ظهور)، وجود فساد و تباهی اخلاقی فراگیر و فزاینده و اضطراب فکری و عقیدتی عمیق در آخر الزمان (پیش از قیام منجی موعود) است که در روایات به آنها اشاره شده است؛ یعنی، بسیاری از انسانهای ماقبل ظهور، افرادی غیر اخلاقی، دین گریز، اهل جور و فساد، از خود بیگانه و دارای زندگی سطحی و فرومایه هستند."