چکیده:
فرهنگ جهانی درعصر جهانی شدن، از مفاهیمی است که توجه بسیاری از اندیشوران را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، در صددآنیم که با رویکرد اسلامی و با توجه به روایات عصر ظهور، فرهنگ جهانی را ترسیم کنیم؛ لذا ابتدا به توضیح مفاهیم پرداخته و سپس به سه استراتژی فرهنگی که عبارتند از: تنوع فرهنگی یا پلورالیسم فرهنگی، یکسان سازی یا امپریالیسم فرهنگی و وحدت در عین کثرت، اشاره خواهد شد و بر اساس استراتژی سوم که همان وحدت در عین کثرت است، به تبیین فرهنگ جهانی در عصر ظهور خواهیم پرداخت.
Universal culture، at the age of globalization، is one of the significant concept that attracts the majority of learned attention. In this paper، we are going to illustrate the universal culture with Islamic approaches and paying attention to the narratives of zohor era. Thus primarily we explain the technical concepts and then three cultural strategies which are: cultural variation or cultural pluralism. Equality or cultural imperialism، unity via pluralism (Multitudes) which well be discussed later. We will also process to the third strategy، that is، unity via Multitude which approves the universal culture at the age of zohor.
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به آموزههای دین اسلام، فرهنگ در عصر جهانیشدن مهدوی، فرهنگی است که هم به اشتراکات توجه دارد و هم به تفاوتهای فرهنگی و هیچ کدام فدای دیگری نمیشوند؛ زیرا هم تنوع و تفاوت فرهنگی باعث نشاط و زیبایی یک جامعه میشود و حذف تفاوتهای فرهنگی در جامعه، بازتابهای سیاسی و اجتماعی خواهد داشت و هم عناصر وحدت بخش فرهنگی باید در جامعه باشد که همه افراد جامعه در یک مسیر و دارای انسجام و همبستگی ا جتماعی باشند.
نتیجه در جامعه جهانی مهدوی، و حدتی در فراگیری جهان بینی الهی ـ توحیدی، فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی، فراگیری هنجارهای اخلاقی، کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، فراگیری امنیت فرهنگی ـ اجتماعی و فراگیری عدالت اجتماعی یافت میشود؛ در عین اینکه شاهد تنوع فرهنگی و وجود خردهفرهنگها نیز میباشیم؛ لذا استراتژی سوم که همان «وحدت در عین کثرت» است، استراتژی مناسب برای بیان فرهنگ در عصر جهانیشدن مهدوی به شمار میآید؛ چراکه فرهنگ در عصر ظهور، هم باید دارای مشترکاتی باشد که موجب انسجام و همبستگی جوامع با یکدیگر باشد و هم باید دارای یک تنوعی باشد که هر جامعه بتواند به خردهفرهنگهای خود عمل کند و جذابیت فرهنگی را در جامعه خود احساس کند.
بهعلاوه بقای یک فرهنگ، به این است که به مبارزه با خردهفرهنگهایی که در تضاد با باورها و ارزشها و هنجارها نیست، نپردازد؛ بنابراین با توجه به شاخصها و و یژگیهای جامعه جهانی مهدوی، فرهنگ در عصر ظهور در لایههای زیرین که شامل جهانبینی، ارزشها و هنجارها میشود؛ و حدتی مشاهده میشود و در لایه رویین که شامل نماد و هنر، معماری، لباس و زبان میشود، تنوع و تکثر وجود دارد."