چکیده:
این مقاله در نظر دارد پیامد علوم شناختی را به منزله مطالعه ای بین رشته ای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علوم شناختی با پرداختن به بررسی یکپارچه ذهن در روش شناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوه ها و فنون جدیدی در زمینه روش های آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی در فلسفه ذهن، ابتدا مفروضه های معرفت شناختی علوم شناختی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد آموزش فلسفه ذهن مستلزم توجه هم زمان به دانستنی ها و مهارت هاست. مسئله دیگر، تنوع شایستگی ها و تفاوت های دانشجویان این رشته است که با اتخاذ رویکرد بین رشته ای می توان با تشکیل گروه های مطالعاتی نامتجانس، از آن به عنوان یک فرصت بهره برد. بدین ترتیب با بهره گیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچه ذهن می توان الگوی غیرخطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه بر روش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوه های شبیه سازی کامپیوتری و مطالعات تجربی (مانند علوم اعصاب) برای مطالعه یکپارچه ذهن، فرصت های یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب با بهرهگیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچۀ ذهن میتوان الگوی غیر خطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه برروش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوههای شبیهسازی کامپیوتری و مطالعات تجربی(مانند علوم اعصاب)برای مطالعۀ یکپارچه ذهن،فرصتهای یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.
مسائل مربوط به تنوع رشتههای تحصیلی دانشجویان به طور کلی ویژگیهای فراگیران را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:ویژگیهایی که در ارتباط با یادگیری فرد انسانی به طور فطری تعیین میشود و در مقابل تغییر از راه یادگیری مقاومند؛ برای مثال دقت بینایی ویژگی اساسی نظام حسی است که در درون ساخته شده و با یادگیری نمیتوان آن را تغییر داد؛یا گنجایش حافظه فعال(جایی که مطالب یاد گرفته شده وارد میشود و برای ذخیره در حافظه پردازش میگردد)فطرتا محدود است؛بنابراین هدف طراحی آموزشی نمیتواند تغییر این ویژگیها به وسیله یادگیری باشد.
این رویکرد همچنین به دیدگاهی دربارۀ تحلیل مفهومی منتهی میشود که با آنچه به طور سنتی در فلسفه به کار میرود کاملا سازگار نیست؛به ویژه دانشجویان باید درک کنند که مفاهیم ذهنی تحت تحلیل زبان عادی اغلب شرایط تجربی را به گونهای در نظر میگیرد که به آسانی قابل مشاهده نیستند.
پیامد مطالعات شناختی در آموزش این است که دانشجویان را از رشتههای متنوع گردهم آورده است؛از اینرو برنامهریزان آموزش فلسفه ذهن -به رغم پیشینۀ تحصیلی متفاوت فراگیران-میتوانند با اتخاذ رویکرد مطالعه یکپارچه ذهن، کلاس درس را به صحنۀ آموزش بین رشتهای تبدیل کنند."