خلاصه ماشینی:
"فصل اول(مقدمه)کتاب ؟؟؟دربرگیرندۀتاریخچهای از اندیشهها و راههای مختلفی است کهبرای دستیابی به مقاصدی خاص از طریق ترکیب وادارۀ منابع انسانی تاکنون برای مدیریت متصور بودهاست،دیدگاههای قدیمی مدیریت یعنی مدیریت علمی،روابط انسانی،و مدیریت اداری،فقط به کار و افرادو یا به فنون اداری توجهی خاص مبذول میداشتدیدگاههای نوین آن به طور مثال،نگرش نظامگرا ونگرش اقتضایی ارتباط متقابل کار،افراد و فنوناداری را با توجهی خاص ملحوظ نظر میدارد.
مسئله آن است که نقاشان براین باورند کهسرعت ثابتی{o15o}که برپایۀ آن قلابها حرکت میکنندسریعتر از آن است که آنها بتوانند در تمام روز خود رابا آن هماهنگ کنند.
نگرش اقتضایی همان طور که قبلا اشاره گردید،حتی صرفتشخیص آنکه سازمان نظامهای متشکل از بخشهایبهم پیوسته درونی میباشد یعنی دگرگونیهای یکبخش در سایر بخشها اثر دارد،برای مدیر مفید است.
نقش بارز جنبۀ اقتضایی ممکن است به بهترینوجه در این اظهار عقیده خلاصه شود که یک راهعمومی و بهترین برای اداره کردن وجود ندارد.
حتی شاید این اندیشه بیشتر در منطق«مری پارکرفالت»{o23o}پیدا بود وقتی که در طول سالهای دهۀ 1920 او برای مدیران بیان میداشت که اگرمدیران خود بتوانند منطق و قوانین حاکم برهرموقعیت را بشناسند و از آن تبعیت کنند و از افراط وتفریط در مدیریت بپرهیزند،رهبری و هدایتزیردستان،موجب رنجش و پیچیدگی کمتری خواهدشد.
نتیجهای که این گواه نو برای مدیران دارد ایناست که آنان باید نسبت به هرطرحی که مدعی کارآییدر کلیۀ موقعیتها است محتاطانه برخورد کنند.
به هرحال،آنچه نگرش اقتضایی برآن اصرار میورزد آن است که ما از کاربرد طرحهابدون تفکر و تعمق دوری گزینیم،بلکه افکارمان رابرای این سؤال عملی که در یک موقعیت ویژه چهشیوهای از مدیریت بهترین اثر را دارد گشوده نگهداریم."