چکیده:
تاریخ اندیشی و تعقل تاریخی از گذشته دور وجود داشته است، ولی به معنای یک نظام فلسفی و فکری منظم و دارای پیش فرض های معین و روش مشخص به دوره جدید باز می گردد.
فیلسوف تاریخ به دنبال فهم معنا و هدف تاریخ است. او می خواهد دریابد آیا سلسله حوادث و رویدادهای گذشته مجموعه نامرتبط و بی هدفی بوده یا این که در ورای این رویدادها هدف، غایت و طرفی وجود دارد؛ اما این که یک فقیه نیز دارای تعقلی تاریخی است یا نه، این سوالی است که این مقاله در صدد پاسخ گویی به آن است. مقاله حاضر در صدد است تا پاسخ به سه سوال اصلی فلسفه نظری تاریخ را از منظر فیلسوف فقیه، محقق سبزواری بررسی و تحلیل کند.
Historical thinking and historical analysis have existed since ancient times however، as a coherent philosophical and intellectual discipline with specific presuppositions and a clear methodology it is rooted in modern times.
A philosopher of history wants to understand the meaning and objective of hisotry. He wants to know whether the chain of events in the past is a disconnected and aimless group of incidents or whether behind such chains there is an end to be discovered. The question that this article is trying to answer is "whether a jurist possesses the capacity for a historical opinion like others or not". This paper aims to study and analyze the three primary questions and their answers posed by theoretical philosophy of history from the viewpoint of the philosopher – jurist، Mohaghgheghgh-e Sabzevari.
خلاصه ماشینی:
21 و مشیت الهی به آزادی و اختیار انسان لطمهای نمیزند؛ برای نمونه سبزواری به نقل از امام علی( مینویسد: کسی میترسد از مکاره و اهوال و در مقامی که شرع و دین حکم به اقدام و حرب نماید، متوجه نمیشود و از ترس نمینشیند و یا در معرکة جهاد میگریزد و عار فرار به خود میگذارد، واثق و مطمئن نیست به آن که هیچ چیز از قضا و تقدیر الهی بیرون نیست و مشیت او را در هر چیز مدخل دارد، و از آن که غافل است که ظفر از جانب خداست و نصرت و تأیید به مشیت و اعانت ربانی است و کمی و بسیاری لشکر و قوت و ضعف خصم، سبب تام نیست و از حفظ و حراست ربانی غافل است 22 بنابراین مشیت الهی از نظر او همان اراده الهی است که اراده انسان در طول آن قرار دارد؛ به طوری که رفتن به جهاد طبق اراده انسان است، اما شکست و پیروزی طبق مشیت الهی است.
2. نقش عوامل اقتصادی یک دولت در حرکت تاریخ سبزواری نقش امور اقتصادی در یک دولت را براساس تدبیر پادشاه در تنظیم خزاین و اموال خلاصه میکند و مینویسد: «تدبیر خزاین و اموال رکنی عظیم از ارکان پادشاهی است و در این باب از قانون عقل و شرع تجاوز کردن موجب فساد امر دنیا و آخرت است».