چکیده:
اینکه نظام های سیاسی چرا تغییر می کنند، برای فلسفه سیاسی اهمیت اساسی دارد. این مسئله موضوع نظریه پردازی بسیاری از فیلسوفان سیاسی قرار گرفته است. یکی از این فیلسوفان، افلاطون، حکیم برجسته یونان باستان می باشد که معتقد است نظام های سیاسی گوناگون در فرایند انقلاب و دگرگونی از علل خاص و منحصربه فردی پیروی می کنند. همچنین انقلاب در هر نظام سیاسی پیامدهای خاص خود را به دنبال دارد. از نظر افلاطون، انقلاب ها در مسیر انحطاط شکل می گیرند، به گونه ای که شرایط حاکم بر اجتماع در مقایسه با گذشته، نامناسب تر خواهد شد. نظریه انقلاب افلاطون خالی از نقد نیست. از جمله مهم ترین اشکال های آن، می توان به نگاه منفی وی نسبت به مقوله انقلاب اشاره کرد. در این مقاله، از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
"آثار مذکور گرچه عموما بسیار مهم و قابل توجهاند، اما نمیتوان آنها را کار فلسفی به معنای دقیق کلمه به حساب آورد؛ چون این آثار علاوه بر استدلات معمول، شامل یک نوع عنصر غیرفلسفی نیز هستند؛ یعنی گزارشهای واقعی یا توصیفی از نهادها و فعالیتهایی که نوعا در حیطه مباحث فلسفه سیاسی نمیگنجند؛ زیرا فلسفه سیاسی درباره جوامع سیاسی با جهتگیری خاصی بحث میکند؛ یعنی اینکه جوامع سیاسی چه جوامعی هستند؟ کدام صورتهایشان توجیهپذیر است، و باید چه باشند؟ فیلسوفان سیاسی سیاستهای روزمره دولتها را در کانون توجه قرار نمیدهند و علاقهشان در وهله نخست درک و فهم هیچ نهاد بخصوصی در دولتهای موجود نیست.
112 این در حالی است که توانگران چنان سرگرم پول درآوردن هستند که فرصت ندارند از حال این گروه باخبرشوند، بلکه به هر کسی که متقاضی باشد وام میدهند و بهرههای سنگینتر از اصل سرمایه میستانند و روز به روز به تعداد فقیران و گدایان جامعه میافزایند و هرگز درصدد برنمیآیند آتشی را که به دست خود برافروختهاند خاموش کنند؛ یعنی نه با وضع قانون، آزادی مردم را در اتلاف ثروت محدود میسازند و نه با وضع قانون دیگری چارهای میاندیشند، و مراد از قانون دیگر این است که باید پشت سر قانون پیشین وضع شود و به موجب آن، مقرر گردد که هریک به دیگری وام داد حق ندارد برای وصول پول خود از دولت یاری بجوید.
علاوه بر این، درباره نظام استبدادی نیز بحث نکرده است؛ شاید به این دلیل باشد که افلاطون درصدد بیان این نکته است که اگر شهروندان سرنوشت خود را به دست حکیم ندهند مجبورند در بدترین نوع نظام سیاسی برای همیشه به سر برند؛ نظامی که در آن نمیتوان حتی در امید کوچکترین تحولی ماند."