چکیده:
این پژوهش با آگاهی نسبت به نقش مزیت آفرینی نظام نگهداری منابع انسانی، اثر میانجیگری احساس عدالت سازمانی را بر رابطه رویکرد راهبردی در نظام نگهداری منابع انسانی و تعهد سازمانی کارکنان در یک سازمان دولتی مورد مطالعه قرار می-دهد. در تبیین این روابط، سه فرضیه تدوین شد و طی آزمون میدانی مورد تایید قرار گرفت؛ هم چنین با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر ، ضریب اثر مستقیم و اثر کلی و نیز جهت اثر گذاری متغیر های تحقیق بر یکدیگر تعیین شد.
خلاصه ماشینی:
"در عصر جدید، منابع انسانی دانش محور به عنوان مهمترین توانایی سازمان در کسب مزیت رقابتی و هم چنین عمده ترین دارایی نا مشهود قلمداد شده و اعتقاد سازمانها نیز این است که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود کیفیت و بهره وری تمام فرایندهای سازمانی دانست ؛ لذا سازمانهای پیشرو، افراد را با ارزشترین سرمایه قلمداد میکنند و به تلاش نامحدود به منظور جذب، پرورش ، توسعه ، نگهداشت و به کارگیری منابع انسانی دانش محور و زبده میپردازند و با در اختیار داشتن دانش و تخصص ، مزیت رقابتی امروز و فردای خود را رقم میزنند.
در مجموع چنین استنباط میشود که صرف نظر از میزان تحقق عدالت در عالم واقع ، چگونگی احساس عدالت در کارکنان میتواند به تشدید یا تضعیف تعهد سازمانی و به تبع عملکرد سازمانی منجر گردد و این مهم با تغییر در نظامهای توزیعی، فرایندهای تخصیصی و سبکهای رهبری در سازمان مدیریت پذیر است .
1 - Colquitt & et al 2 - Taylor تحقیقات نشان داده است که "فرایندهای عدالت نقش مهمی در سازمان ایفا می کند و چگونگی برخورد با افراد در سازمانها ممکن است باورها، احساسات ، نگرشها و رفتار کارکنان را تحت تأثیر قرار دهد.
این پژوهش بـا بهـره گیـری از نگاه راهبردی ، رابطه بین ابعاد راهبردی نظام نگهداری منابع انسانی (متغیرمسـتقل ) بـا توجه به احساس عدالت سازمانی (متغییر واسط ) بر تعهـد سـازمانی (متغیـر وابسـته ) را مورد بررسی قرار داد.
در این پژوهش اثبات شد که نقش میانجیگری احساس عدالت سازمانی در تبیـین رابطـه بین رویکرد راهبردی در نظام نگهداری منابع انسانی با تعهد سازمانی کارکنان بسـیار کلیدی و تعیین کننده است ."