چکیده:
یکی از مجادله برانگیزترین منازعات فکری در حوزه نظریه های سیاسی بحث در باب چرخش مفهوم قدرت در دیدگاه میشل فوکو است.این مسئله که فوکو با طرح دیدگاهی بدیع، با عدول از دیدگاه های رایج، قدرت را نه صرفا در ارتباط با سازوکارهای ساختارهای رسمی یا در قالبی صرفا سیاسی؛ بلکه منتشر در تمام حوزه های اجتماعی می داند. فوکو خود می گوید که می خواهد راهی دیگر پیشنهاد کنم که ما را زودتر به «اقتصاد جدید روابط قدرت» برساند؛ راهی که تجربی تر، دارای ارتباط نزدیک تر با وضعیت جاری ما و متضمن رابطهای بیشتر میان نظریه و عمل است. این راه عبارت است از اینکه اشکال مقاومت در مقابل انواع مختلف قدرت را به عنوان نقطه عزیمت خود اتخاذ کنیم. با بهره گیری فوکو از روش تبارشناسی، مطالعات وی در باب قدرت جدی تر می شود و درصدد برمی آید به بررسی رابطه قدرت، دانش و پیکر آدمی بپردازد. مسئله اصلی در تبارشناسی، این است که چگونه انسان ها به واسطه قرارگرفتن در درون شبکه ای از روابط قدرت و دانش، به عنوان سوژه و ابژه تشکیل می شوند. از این رو، با بحث در باب مسائلی مانند زندان و مجازات، بیمارستان و مدرسه درصدد ردیابی فنون جدید قدرت در عصر مدرن برمی آید. در این مقاله، ادراک و تحلیل فوکو درباره مفهوم قدرت و سپس تصورات پسافوکویی از قدرت به بحث خواهد گذاشته شد.
The history of politic is the history of the efforts of individuals or groups of individuals to accumulate، exercise، and distribute power. Indeed politics might be viewed as bounded conflict، as a means of manage conflict such that it does not deteriorate into private feuding or mob violence. We all used the word power often. We all have an intuitive understanding of the term، which is (usually) perfectly sufficient for pub conversation. But the rapidly growing mountain of literature on the concept of power indicates that this understanding is not considered adequate for academic discourse.Michel Foucault has been theorizing about and practicing a new form of politically engaged reflection on the emergence and nature of power. This reflection which Foucault calls Genealogy of power has produced some extremely valuable result. This paper offer a new analysis and rereading on this matter that how human beings are made subjects. Therefore، I have tried to undertake a topic which would be linked to the analysis of power، subjectivity and regimes of truth in Foucault's view. This paper aims to survey the principal strengths and shortcoming of Foucault's work and to provide a balanced assessment of it
خلاصه ماشینی:
تحلیل روابط قدرت از منظر فوکو در طول پنج دهه گذشته همواره مفهوم قدرت در ارتباط با مفاهیمی نظیر چگونگی رویارویی تصورات،نوه برساخته شدن گفتمانهای علمی،چگونگی ظهور رژیمهای حقیقت )emiger hturt( ،نحوه شکلگیری روندها،کنشها،موضوعات پژوهش،اشکال محدودیتهای سیاسی و اجتماعی،عملکرد اجبار و زور،کارکرد ایدئولوژی،ترس،سلامت،رنج؛و در ارتباط با مسائلی نظیر قانون،حقوق،بهداشت،سلامت،رفاه،انضباط و خشونت مورد بحث قرار گرفته است )7991,llaH:5991,ezueleD;4002,reltuB;7791,sehtraB( .
شایسته است به این نکته توجه شود که دیدگاه فوکو دربارۀ قدرت،در چهارچوب نظریهای خاص،که توصیفی فارغ از متن،غیر تاریخی و عینی عرضه بدارد؛مطرح نمیشود بلکه وی درصدد برمیآید به تحلیل منظم روابط قدرت یا به گفتۀ خودش«تحلیلات قدرت» )rewop fo scitylanA( بپردازد.
او در این باره میگوید:«موضوع اصلی من در تحقیقاتم،قدرت نیست،بلکه چگونگی ساخته شدن انسان به عنوان سوژه است» )19:tramS( *فوکو شگلگیری پدیدههایی مانند جنسیت )ytilauxeS( را صرفا کارمایۀ طبیعی انسان برای تولید مثل یا کسب لذت نمیداند،بلکه آن را به عنوان منظومهای از گفتارها و رفتارها میداند که آدمیان(افراد)را در چنبر مناسبات قدرت قرار میدهد.
فوکو بیان میکند:«حقیقت مبتنی بر شکلی از گفتمان علمی و نهادهایی است که آن را تولید کردهاند؛موضوع همیشگی انگیزش سیاسی و اقتصادی(برای تولید اقتصادی و همینطور تولید قدرت سیاسی)است،حقیقت،با اشکال گوناگون خود موضوع انتشار گسترده و مصرف در نهادهای آموزشی و اطلاعرسانی است،حقیقت تولید میشود و در دستگاههای بزرگ سیاسی و اقتصادی نظیر دانشگاه،نیروهای نظامی،نویسندگان،و رسانهها به عنوان موضوع مجادله سیاسی و منازعه اجتماعی(منازعات ایدئولوژیک)پخش و منتشر میشود» )231-131:0891,tluacuoF( .
کاربرد مفهوم«حکومتمندی» )ytilatnemnrevoG( از سوی فوکو جهت نشان دادن این نکته است که شکل مدرن قدرت در چهارچوب دولت در قالب نهادها،دانشها و کنشهای انضباطی به صورتی انضمامی موجودیت مییابد و اعمال قدرت مرتبط با فرماسیون اقتصاد سیاسی،دیپلماتیک و تکنیکهای نظامی و مفهوم قرن هیجدهمی سیاستگذاری است )5:0891,nosiM( .