خلاصه ماشینی:
"پرسشاین است که چرا و از چه رو وقتی مفسران به تفسیر یک متن واحد روی میآورند،حاصل و برآیند کار مفسران،فهمهای متفاوت و متکثر است؟این اختلاف از کجا ریشه میگیرد؟ریشه اختلاف را در سویه مفسر باید جست یا درخود متن؟به دیگر عبارت،تکثر و اختلاف فهمها ناشی از فاعلیت فاعل تفسیر است یا قابلیت قابل،یعنی متن موردتفسیر و یا هر دو؟پرسش دیگر این است که آیا رخداد کثرت،امری اجتنابپذیر است یا پدیدهای ناگزیر؟آیا میتواندامن تفسیر را از لکه اختلاف و تکثر پاک کرد یا اختلاف از صحنه تفسیر زدودنی نیست؟پاسخ این پرسشها میلبه هر جانی که داشته باشد،کوششها و آثاری را پایه مینهد.
از اینرو،اختلاف مفسران درتفسیر،به مثابه یک معضل است و یکی از مسائل و دغدغههای مهم این کسان ریشهیابی این امر و فراپیش نهادنراهبردی برای برونرفت از آن است.
به هر روی ملاحظه میکنیم که پدیده تکثر در ساحت فهم و تبیینهایی که از آن به دست داده میشود،ازمباحث مهم و بنیادین تفسیر است."