چکیده:
ابنتیمیه که یکی از اصلیترین نظریهپردازان وهابیت است و آرای او مبانی فکری علمای وهابی بوده، نقش به سزایی در رشد و گسترش تفکر سلفی و بعدها شکلگیری وهابیت داشته است. علمای مذاهب اسلامی با درک خطر افکار التقاطی وی، همواره به نقد وی پرداخته و در جهت مقابله با این افکار تلاش کردهاند. از این رو، برای شناخت وهابیت و مقابله با آن، آگاهی از دیدگاه علمای اهلسنت که با رویکرد علمی به نقد افکار وی پرداختهاند، ضروری به نظر میرسد.این مقاله در صدد است تا نظر برخی از مهمترین منتقدین و مخالفین ابنتیمیه، از علمای مذهب شافعی چون ذهبی، و سبکی از معاصرین تا علمای قرون متاخر را بررسی کند تا زمینه برای شناخت صحیح و دقیق این فرقه فراهم گردد.
خلاصه ماشینی:
"ج) السیف الصیقل فی رد علی ابن زفیل: 1 وی در این کتاب نیز آرای ابنتیمیه و امثال وی را درباره تجسیم و تشبیه و حیات برزخی انبیا و اولیا نقد و بررسی کرده است.
وی درباره ابنتیمیه مینویسد: ابنتیمیه بعد از آنکه خود را پیرو کتاب و سنت معرفی و اظهار کرده که دعوتکننده به حق و هدایتکننده به سوی بهشت است، در اصول عقاید مطالبی را بدعت گذاشته و از پایههای اسلام، ارکان و مبانی آن را نقض کرده و به این دلیل از پیروی حق خارج و داخل در عنوان بدعتگذار گشته و با مخالفت با اجماع از دایره مسلمین خارج شده است.
وی درباره ابنتیمیه و برخورد علما با وی مینویسد: بزرگان اهلسنت درباره ابنتیمیه دیدگاههای مختلفی دارند؛ بعضی معتقدند که وی قائل به تجسیم است؛ زیرا او در کتاب العقیدة الحمویة برای خداوند متعال دست و پا، ساق پا و صورت، تصور کرده است؛ و بعضی به سبب مخالفت او با توسل و استغاثه به رسول اکرم، که این نیز تنقیص مقام نبوت و مخالفت با عظمت حضرت به حساب میآید، وی را زندیق و بیدین دانستهاند.
2. البشارة و الإتحاف بما بین ابن تیمیة و الألبانی فی العقیدة من الإختلاف: این کتاب در باب اختلافهای عقیدتی بین علمای سلفی چون البانی و ابنتیمیه تألیف شده است و در سال 1413ق انتشارات دارالإمام النووی در اردن چاپ کرده است."