چکیده:
از دیدگاه تاریخی و سبب شناختی، اسکیزوتایپی به دلیل ارتباط با اسکیزوفرنیا اهمیت دارد، ولی در الگوی تمام ابعادی، اسکیزوتایپی را می توان روی پیوستاری در نظر گرفت که آغاز آن حالت بهنجار و انتهای آن بیماری اسکیزوفرنیا و دیگر موارد آسیب شناسی است. در این دیدگاه اسکیزوتایپی دربرگیرنده صفاتی است که به طور پیوستاری توزیع شده اند، این صفات منابعی از تغییرات سلامتی و همچنین آمادگی برای روان پریشی هستند. مقاله حاضر با مرور پژوهش های پیشین و با هدف بررسی اسکیزوتایپی با تمرکز بر ابعاد، الگوها، اسکیزوتاکسیا، ارتباطات و همایندی با وضعیت های روانی مختلف و ابزارهای سنجش آن نوشته شد.
خلاصه ماشینی:
"(1)- Cyhlarova (2)- Schizotypal Trait questionnaire A form (3)- Raine (4)- Schizotypal Personality Questionnaire (5)- Mata (6)- Mataix-Cols (7)- Peralta (8)- Hewitt (9)- magical thinking (10)- paranoid ideation (11)- Joseph (12)- Peters (13)- disorganization (14)- Suhr (15)- Spitznagel (16)- Benishay (17)- Fossati (18)- Carreta (19)- Leonardi (20)- Maffei (21)- quasi dimensional (22)- fully dimensional &%06402RVRG064G% سکیزوتاکسیا یکی از واژههای بسیار نزدیک به اسکیزوتایپی،اسکیزوتاکسیا1است که نخستین بار میل2(1962)در توصیفآمادگی ژنتیکی پوشیده برای اسکیزوفرنیا-مشکل عصبییکپارچه و ظریفی که بسته به شرایط محیطی به اسکیزوتایپی(پیامد متوسط)یا اسکیزوفرنیا(پیامد شدید)میانجامد-به کاربرد.
(1)- evoking (2)- Telch (3)- thought action (4)- Einstein (5)- Menzies (6)- Cougle (7)- cognitive bias (8)- moral (9)- likelihood (10)- Shafran (11)- Thordarson (12)- Rachman (13)- Amir (14)- Freshman (15)- Ramsey (16)- Neary (17)- Brigidi (18)- Coles (19)- Mennin (20)- Heimberg (21)- Rassin (22)- Diepstraten (23)- Merckellbach (24)- Muris (25)- worry (26)- Hazllet-Stevens (27)- Zucker (28)- raske (29)- Meesters (30)- Campbell شواهدی وجود دارد که نشان میدهد همجوشی فکر-عمل با جنبههای مختلف اسکیزوتایپی همبستگی مثبت دارد(موریس و مرکل باخ،2003).
وظیفهشناسی،توافق وگشودگی به تجربه نیز رابطه معنیداری با اسکیزوتایپی نشانندادند،ولی برای تبیین شخصیت اسکیزوتایپی باید در کنار(1)- five-factor model of personality (2)- Mccrae (3)- Costa (4)- neuroticism (5)- extraversion (6)- openness to experience (7)- agreeableness (8)- conscientiouness (9)- Miller (10)- Reynolds (11)- Pilkonis (12)- Widiger (13)- Trull (14)- Lynam (15)- Madsen (16)- Parsons (17)- Grubin (18)- aberrant cognition (19)- Ross (20)- Lutz (21)- Bailley (22)- Morey (23)- Gurrera &%06404RVRG064G% روانرنجورخویی و برونگرایی،وظیفهشناسی و توافق نیزمورد توجه قرار گیرند."