چکیده:
غالب مردم عصر حاضر، رعایت اخلاق را به طورکلی -به ویژه هنگام تقابل آن با منافع اقتصادی- به ضرر خود میپندارند. این امر، باعث شده تا روز به روز اخلاق در زندگی مردم کمرنگتر گردد. این نوع نگاه -که برخاسته از سطحینگری، عدم تدبر و در نتیجه، عدم توجه به فواید اقتصادی اخلاق است- باعث فزونی مشکلات اقتصادی و کاهش رفاه مردم شده است. این مقاله، در صدد است با بیان تاثیر ژرفی که عملا صفات اخلاقی بر اقتصاد و -از آن مهمتر- رفاه انسانها دارند، افق دید خوانندگان محترم را نسبت به مسئله وسعت بخشیده و آنها را به رعایت اخلاق در زندگی و در اولویت قرار دادن آن نسبت به منافع اقتصادی تشویق نماید. مقاله حاضر، از سه فصل تشکیل شده است. در فصل اول -که کلیات و تعاریف میباشد- اصطلاحات «اخلاق»، «اقتصاد»، و «اخلاق اقتصادی» از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. فصل دوم به یک دسته آموزههای اسلامی میپردازد که با تاثیر بر نوع نگاه و شناخت مخاطب از مسئله، در عمل به صفات نیک اخلاقی و پرهیز از مبتلا شدن به صفات بد اخلاقی-که در فصل سوم بیان گردیدهاند- کمک میکنند. در فصل سوم هم صفات «اسراف»، «انفاق»، «بخل» و «فرهنگ مالیاتی» مورد بحث قرار گرفته، و مباحثی از قبیل: تعریف صفت، تاثیر مثبت یا منفی آن بر اقتصاد و رفاه، عوامل وجودی، و همچنین، راههای اصلاح آن و مسائل دیگر تبیین گردیده اند. مطالب مطرح شده در این نوشتار انسان را به این نتیجه میرسانند که رعایت اخلاق در زندگی، نهتنها تاثیر منفی بر اقتصاد و رفاه انسان ندارد که شرط لازم برای رسیدن به یک اقتصاد سالم، و داشتن رفاه واقعی است.
خلاصه ماشینی:
اما به تدریج اقتصاد از مسیر اصلی خود -که ایجاد رفاه برای مردم بود- منحرف گردید و در خدمت اهداف استثمارگرانۀ افراد ثروتمند قرار گرفت، و به جای اینکه عامل رفاه مردم باشد، موجب تحریک حرص و ترویج پولپرستی میان آنها شده و انسانها را تبدیل به ماشین کار و تولید نمود.
در این آیه، خداوند به اندازهای برای مال و سرمایه ارزش قائل شده است که آن را مایة قوام و دوام زندگی بشر شمرده و از اینکه آن را به دست انسانهای کمعقل، سفیه و بیصلاحیت قرار بدهیم منع نموده است؛ به دیگر سخن و در عین اینکه نسبت به فراهم آوردن وسایل رفاه و آسایش و رسیدگی به امور مادی آنها سفارش زیادی کرده است؛ اما از اینکه خود سرمایه در اختیار آنها قرار داده شود، اکیدا منع فرموده است؛ زیرا در دین اسلام، سرمایه دارای ارزش فردی و اجتماعی زیادی است و اتلاف آن، علاوه بر ضرر شخصی، به اقتصاد جامعه هم زیان میرساند.
روایات بسیاری وجود دارند که نشاندهنده مقدس بودن انفاق است؛ از قبیل اینکه: «هیچ چیزی نیست جز این که خداوند موکلی برای گرفتن آن مأمور کرده است، مگر صدقه، که خود آن را به سرعت دریافت مینماید، حتی اگر به اندازه یک خرما و یا قسمتی از آن باشد؛»<FootNote No="129" Text="- محمد بن یعقوب الکلینی،پیشین، ج4، ص47، باب النوادر، ح6.