چکیده:
این تحقیق به بررسی رویکرد بین رشتهای، به عنوان یکی از گونههای خاص میان رشتهای پرداخته و ضمن تبیین نقاط قوت و ضعف آن، میزان ظرفیت این رویکرد به منظور استفاده در اصلاح نظام آموزش رشته اقتصاد و حرکت در جهت ایجاد رشته اقتصاد اسلامی به عنوان حوزهای میان رشتهای در علوم انسانی-اسلامی را مورد توجه قرار میدهد. علاوه بر آن تلاش میکند تا مباحث مطرح شده را در جهت کشف سرفصلهای جدید و یا اصلاح سرفصلهای موجود در درس اقتصاد توسعه (به عنوان نمونهای از دروس رشته اقتصاد) با توجه به آموزههای اسلامی کاربردی کند. یافتههای این تحقیق، نشان میدهد که با استفاده از رویکرد بین رشتهای میتوان موضوعات مختلفی را در درس اقتصاد توسعه، از دیدگاه اسلامی مورد بحث قرار داد؛ از جمله: مفهوم توسعه از دیدگاه اسلامی و نقد مفهوم لیبرالیستی آن، بررسی پیشینه تاریخی توسعه، ضرورت و ابعاد توسعه، سرمایه انسانی و نقش آن در توسعه، فنآوری اطلاعات و ارتباط، تجارت و ارتباط تجاری بین کشورهای اسلامی، سیاست تجاری، سرمایهگذاری و وامهای خارجی، تثبیت اقتصادی و نقش آن در توسعه کشورهای اسلامی، سلطهطلبی و استعمارگری، وابستگی و بررسی نقش آن در تحول تاریخی توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی کشورها. در کل میتوان گفت، به منظور استفاده از رویکرد بین رشتهای در اصلاح درس اقتصاد توسعه، باید تلاش شود تا اکثر مباحث با رویکردی اسلامی و از دید یک کشور اسلامی و در حال توسعه نیز مطرح شود. انجام این کار در این درس و به طور مشابه در دروس دیگر، ضرورتی اجتنابناپذیر در ایجاد و توسعه رشته اقتصاد اسلامی است.
خلاصه ماشینی:
یافتههای این تحقیق، نشان میدهد که با استفاده از رویکرد بین رشتهای میتوان موضوعات مختلفی را در درس اقتصاد توسعه، از دیدگاه اسلامی مورد بحث قرار داد؛ از جمله: مفهوم توسعه از دیدگاه اسلامی و نقد مفهوم لیبرالیستی آن، بررسی پیشینه تاریخی توسعه، ضرورت و ابعاد توسعه، سرمایه انسانی و نقش آن در توسعه، فنآوری اطلاعات و ارتباط، تجارت و ارتباط تجاری بین کشورهای اسلامی، سیاست تجاری، سرمایهگذاری و وامهای خارجی، تثبیت اقتصادی و نقش آن در توسعه کشورهای اسلامی، سلطهطلبی و استعمارگری، وابستگی و بررسی نقش آن در تحول تاریخی توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی کشورها.
جست و جوی دقیق در ادبیات رشته علوم تربیتی، نشان میدهد در چند دهه اخیر مباحثی تحت عنوان «رویکردهای میان رشتهای» مطرح شدهاند و به دلیل آنکه علوم انسانی-اسلامی و به طور خاص اقتصاد اسلامی بر اساس تعریف، گفتمانی بین دو حوزه تعالیم اسلامی و مباحث اقتصادی است، به نظر میرسد رویکردهای مذکور تناسب و ظرفیت مناسبی برای اصلاح سرفصلهای علوم انسانی از دیدگاه اسلامی در اختیار دارند که توجه به آنها لازم است؛ به عبارت دیگر برنامه ریز درسی در این حوزه لازم است ضمن آشنایی با ادبیات میان رشتگی و شناخت انواع و گونههای مختلفی که در این حوزه مطرح میشوند، رویکرد بهینه و کارایی را برای اصلاح سرفصلهای دروس متعارف انتخاب کرده و در جهت ایجاد رشتههایی اسلامی در علوم انسانی-مثلا «رشته اقتصاد اسلامی»- حرکت کند.