چکیده:
مقاله حاضر به بررسی مقایسهای مقوله صفت در زبانهای فارسی و آلمانی
میپردازد.شناسایی صفت در زبان آلمانی با ملاکهای ساختواژی و نحوی صورت
میگیرد.اما در زبان فارسی اغلب مرز دقیقی بین صفت و سایر مقولات دستوری وجود ندارد
و شناسایی صفت به سادگی ممکن نیست.با این حال فارسی زبانان، ابزارهای مختلفی برای
تشخیص این مقوله به کار میگیرند.در زبان آلمانی صفت وصفی به اعتبار جنس دستوری،
شمار و حالت صرف میشود، درحالیکه در زبان فارسی هیچگونه مطابقت دستوری بین صفت و
هسته اسمی مشاهده نمیشود .با وجود این، صفت در هر دو زبان صفتهای تفضیلی و عالی
به صورت ساختواژی ساخته میشوند
خلاصه ماشینی:
"صفت در زبان آلمانی فقط به صورت در گروه اسمی صرف میشود، در این صورت مطابقت ساختواژی بین صفت وصفی و هسته اسمی وجود دارد، شناسههای پایانی صفت وصفی، بازتابی از جنس دستوری، شمار و حالت اسم است.
na tregr?arev eis fart re در زبان فارسی اگرچه صفتها صرف نمیشود، اما بدون نشانه در کنار اسم و یا کنار هم دیگر قرار نمیگیرند، بلکه تعلق اسم به صفت با نشانه کسره اضافه بیان میشود، در حالی که مثلا در زبان انگلیسی صفت در گروه اسمی بدون نشانه بوده و قبل از اسم قرار میگیرد(مانند koob doog a) در زبان انگلیسی حتی ممکن است اسم به صورت صفت وصفی نسبی به کار رود، برای مثال: revlis در neprevlis a و wnots در llaw enots a از آنجا که در زبان فارسی، تفاوت صوری بین صفت توصیفی مطلق و مضافالیه وجود ندارد، فارسی زبانان ابزارهای مختلفی را برای تشخیص دادن بین این دو به کار میگیرند.
صفتهای نسبی یا صفت ارجاعی در زبان فارسی گروه مهمیاند، که براساس تقسیمبندی معناشناسی چنین نامیده شدهاند، و از نظر ساختواژی غالبا با پسوند-ی ساخته میشوند، مثل:مازنی، ساروی، ایرانی (renari، hcsinari) ، آلمانی (rehcstued، hcstued) ، سازمانی (hcsirotasinagro) و امروزی (gitueh) صفتهای نشاندهنده مبدأ و منشأ مانند re-grubmah در(4-الف)یا hcsis?oznarf در(4-ب)و صفتهای قابل طبقه بندی مانند hciltaats در(4-ج)و نیز صفتهای مشتق از قید مانند gitueh در(4-د)فقط به صورت وصفی به کار میروند."