چکیده:
آرکیتایپ (کهنالگو) مهمترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاویونگ، روانپزشک سوئیسی، (1875-1961 میلادی)، است و شامل تصاویر کهن و افکار غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسانها وجود دارد. این صور ازلی به شیوه¬ای نمادین در رویا و اسطوره خود را آشکار میکنند. با توجه به اینکه آثار حماسی و عرفانی با ناخودآگاه در ارتباط هستند، پس این آثار جایگاه مناسبی برای تجلی کهنالگوها است. از آنجا که مثنویهای عطار در زمرۀ آثار شگرف عرفانی است، میتوان در آن به بررسی کهنالگوهای مختلف پرداخت. در پژوهش پیش رو، کهنالگوی سایه (Shadow) و انطباق آن با نفس در مثنویهای عطار ـ منطقالطیر، اسرارنامه، مصیبتنامه، الهینامه ـ بررسی و تحلیل شده است
خلاصه ماشینی:
"فصلنامۀ ادبیات فارسی و اسطورهشناختی س 7-ش 25-زمستان 90 بررسی کهنالگوی سایه و انطباق آن با نفس در مثنویهای عطار دکتر سعید قشقایی استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد فسا چکیده آرکیتایپ(کهنالگو)مهمترین اصلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاویونگ،روانپزشک سوئیسی،(5781-1691 میلادی)،است و شامل تصاویر کهن و افکار غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسانها وجود دارد.
التفات نازی از مژگان سیاهی داشتیم#هر کجا رفتیم از خود بر سر ما سایه بود (بیدل 1376،ج 2:183) در ادبیات عرفانی گاه«نفس»در قالب شیطان ظاهر میشود،میتوان گفت: «هر کسی شیطانی در سینه خویش دارد که همواره مست از آرزوی جادوی است و اگر این شیطان مسلمان گردد،سحری که آدمی در پی،آموختن آن است،فقه و علم دین میشود و کفرش بدل به ایمان میگردد و معنی سحر حلال که گفتهاند همین است که حاصل مسلمانان شد شیطانی است که در درون هر کسی مانند خون جریان دارد.
شاگرد احول همان وجود پست و سایۀ انسان است که مانع شناخت و درک نادرست محیط اطراف میشود و برای رسیدن به حقیقت باید از سایه عبور کرد و خود را از منیت و کبر رها ساخت تا بتواند به کمال یا مرتبۀ خود نایل آید و از عالم کثرت به وحدت برسد.
محمد را چو جان تن بود و تن جان#سوی معراج شد با این و با آن (عطار 1386 الف:117) نتیجه یونگ در ارتباط با پیوند اسطوره و ناخودآگاه بیان میدارد که ناخودآگاه جمعی ما انسانها شامل کهنالگوهایی است؛این تصاویر نخستین یا خاطرات ازلی )epytehcra( ،در حقیقت تجربیات و رفتارهای پدران باستانی ما هستند،که در ناخودآگاه مشترک نوع بشر جا گرفتهاند و در صورت هوشیار نبودن همچون شرایط رویاگونه و در خواب،مجال ظهور و تجلی مییابند."