چکیده:
بهائیان برای اثبات مهم ترین عقیده خود، که نسخ اسلام و آمدن دین و پیامبر جدید است، به انواعی از روایات تمسک کرده اند که در این نوشته به مهم ترین آنها اشاره می شود و نحوه استدلال بزرگان آنان در هشت محور ذکر و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. در خاتمه و به شکل کلی، علت گمراهی آنان را که نادیده گرفتن منطق فهم روایات است، ذکر خواهیم کرد تا خواننده، خود بتواند به نقد دیگر استدلال های روایی این طایفه دست یابد.
خلاصه ماشینی:
"درست است که در چهار یا پنج روایت،بحث سنت جدید و کتاب وبرنامۀ جدید مطرح است،اما باید به روایات فراوان دیگری نیز توجه کرد کهبر احیاء سنت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم توسط حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و عمل به آن دلالتمیکند تا جایی که در زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سنت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آنچنانشکوفا و شایع میشود که امام باقر علیه السلام میفرماید:زن در خانۀ خود براساسمنسوب به امام زمان آمده است:«اللهم جدد به ما امتحی من دینک و أحی به مابدل من کتابک و أظهر به ما غیر من حکمک حتی یعود دینک به و علی یدیه غضاجدیدا خالصا مخلصا لا شک فیه و لا شبهة معه و لا باطل عنده و لا بدعة لدیه» (طوسی،1411:414):خدایا[به واسطۀ امام مهدی]،آنچه را از دین محوشده بازگردان و آنچه را از[تفسیر]قرآنت تبدیل شده زنده کن،و آنچه را ازاحکامت تغییر یافته آشکار ساز،تا دینت به واسطۀ او با طراوت جدیدی بازگردد،در حالی که به طور کامل خالص شده و هیچ شک و شبههای و بطلانیبا او نباشد و بدعت در آن باقی نمانده باشد.
2. روایاتی که ادعا شده به پیشوای بهائیان اشاره دارد یکی دیگر از روشهای بهائیان،تطبیق بسیاری از روایات مربوط به حضرتمهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یا حوادث و افراد دیگر به پیشوای خود است،که در اینجا به دوروایت اشاره میشود: الف)روایت طلوع طالع مشرق امام علی علیه السلام در خطبهای فرمود: «و لعمری أن لو قد ذاب ما فی أیدیهم لدنا التمحیص للجزاء و قرب الوعدو انقضت المدة و بدا لکم النجم ذو الذنب من قبل المشرق و لاح لکم القمرالمنیر فإذا کان ذلک فراجعوا التوبة و اعلموا أنکم إن اتبعتم طالع المشرقسلک بکم مناهج الرسول صلی الله علیه و اله و سلم فتداویتم من العمی و الصمم و البکم..."