چکیده:
نسبت عقل و شرع براساس دیدگاههای آیةالله میرزا مهدی اصفهانی (1303ـ1365 قمری) موضوع این گفتار است. میرزای اصفهانی عقل را نوری میداند که خداوند به انسانها میبخشد و حجت خود بر آنها قرار میدهد، حجیت تمام حجتهای دیگر به عقل برمیگردد. البته احکام شرعی براساس کسر و جبر مصالح و مفاسد، تشریع میشود. و این تشریع ـ به حکم عقل ـ فقط کار خداوند حکیم است.
خلاصه ماشینی:
"نعم إن العقول المشوبة بالأهام و الخرافات و الإصطلاحات لا یدرک ذلک المستقل الواقعی و أما العقل المنزه عن هذه الشوائب فبنفس وجدانه حسن شکر المنعم و الإحسان مثلا و ادراکه وجوب وجوده فی حاق الواقع لإن الوجوب العقلی لیس إلا الإدراک اذ أحکامه تکون من سنخه فهو نوری الذات و کذا أحکامه فکذلک یدرک و یشاهد بالاستقلال حکم مولاه مولویآ و یشاهد أنه لیس إلا بنحو الإمضاء لما أدرکه من وجوب وجود الشکر فی عالم التشرع فهذا التفطر و الشهود الفطری الوجدانی هو بیان الله علی کونها إمضائیة.
اما پارهای از افعال، چنان است که حسن و قبح، عنوان اولی آنها نیست، لذا تمام عقلا ـ حتی خاتم الانبیاء ـ نسبت به ادراک حسن و قبح آن مستقل نیستند، زیرا عنوان اولی آنها حسن و قبح نیست، بلکه در مرحله دوم و بالعرض ـ یعنی براساس مصالح و مفاسد ـ به این ویژگی متصف میشوند.
آری ممکن است چیزی از مستقلات عقلی باشد اما گروهی به خاطر عدم واجدیتشان آن مستقل عقلی را گمان کنند که این حکم از مصادیق احکام شرعی است؛ ولی اگر عقل ایشان اثاره شود و آن مستقل عقلی را واجد شوند، آن حکم را مطابق با واقع خواهند یافت نه تابع احکام شرعی که حکمش بر اساس کسر و جبر مصالح و مفاسد است.
ایشان در این باب میفرماید: و بالجملة فبحسب الواقع تکون الأمور علی قسمین و صنفین: أحدهما ما لا یستقل عقل أحد من البشر به ـ أی بملاکه الذی هو عبارة عن الحسن و القبح ـ حتی عقل خاتم الأنبیاء 9 و هذا الصنف هو الذی یکون حکمه تابعآ للمصالح و المفاسد و مجعولا علی طبقها و ثانیهما ما یستقل به العقل الکل أی أکمل العقول و هو القسم الذی یکون مستقلا عقلیآ لا یحتاج إلی الشرع..."