چکیده:
اسلوب داستانی، روش تألیف داستان است. اسلوب داستانی قرآن ویژه است؛ نه به شیوه رایج میان عرب است و نه مشابه با شیوههای شعری و نثر عرب. این شیوه با استفاده از اسلوبهایی چون پینوشت، تکرار، تصریف، و مفاجاة، بدیع و جذابترین شیوه است. این مقاله با هدف بررسی بخشهایی از اسلوبهای بیانی و هنری داستانهای قرآن به نگارش درآمده است. روش تحقیق در این مقاله کتابخانهای، و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع تحقیق موضوعی است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارتاند از: 1. به کارگیری اسلوبهای بیانی و هنری در داستانهای قرآن بر جذابیت و اثرگذاری مفاهیم داستان نقش بسزایی دارند و مخاطب را به شوق بیشتری وامیدارند تا با علاقهمندی و توجه وافری در جهت انس بیشتر با کلام وحی گام بردارد. 2. اسلوبهای داستانی قرآن در جهت هدایت و تربیت انسان است و این با هدف نهایی نزول قرآن، یعنی هدایت بشر در مسیر حق، ارتباط دارد.
خلاصه ماشینی:
"مسئله مهم این است که کدام موانع، سیر تفکر را به انحراف میکشاند و آدمی را از نیل به حقیقت بازمیدارد؟ گرچه این مسئله از دیرزمان تاکنون مورد توجه اندیشمندان علم منطق قرار گرفته و پاسخهایی نیز بدان داده شده است، اما راقم این سطور درصدد است از نگاه قرآنکریم به این مهم بپردازد و موانع تفکر صحیح را از منظر آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد.
قلب، چشم و گوش ابزارهای ضروری برای کسب شناخت و هشیاری نسبت به اشیا و پدیدههای پیرامون انساناند و در صورتی که این ابزارها به هر دلیل به کار گرفته نشوند غفلت بر وجود انسان حاکم میشود و این خود یکی از بزرگترین موانع در مسیر فعلیت یافتن قدرت تفکر در وجود انسان و نیل به حقیقت است.
137 تردیدی نیست که توجه اندیشمندانه به آیات الهی در گرو استماع دقیق آنهاست و این نخستین مرحله اصولی برای گام گذاشتن در مسیر تفکر صحیح درباره خدا و سپس شناخت حق به شمار میآید، در حالی که کبر مانع اساسی انسان برای ورود به همین مرحله میباشد.
و آیا گمراهتر از آنکس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهی را نپذیرفته، کسی یافت میشود؟ در نگاه قرآن کریم، پیروی از هوای نفس نه تنها مانع ورود انسان به مسیر تفکر صحیح و نیل به حقیقت است، بلکه ممکن است آدمی را پس از شناخت حق و باور به آن، به انحراف و خروج از حق بکشاند."