چکیده:
انقلاب های بزرگ، هنجارهای حاکم بر نظام بین الملل را به چالش کشیده و مدعی ارائه نظم نوینی در عرصه روابط بین الملل بر اساس ایدئولوژی انقلابی می شوند. در مقابل، مبانی نظام بین الملل که بر حفظ وضع موجود مبتنی است، همواره تلاش می کند تا نوعی تعادل را بر اعضای سیستم بین الملل تحمیل کند. لذا، هر عاملی که معیارهای اساسی نظام موجود را دچار تحول کند و باعث عدم تعادل در سیستم بین الملل شود، به عنوان عنصری ضد سیستمی تلقی خواهد شد و با آن به مقابله برخواهند خاست. این مقاله، چگونگی و چرایی شکل گیری موجی از ضد انقلابیگری در نظام بین الملل علیه انقلاب های بزرگ را از منظر تئوری رئالیسم تدافعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
Massive revolutions with ultra-national claims are political-social phenomena occurring within the global system challenging principles and norms that govern the international system by creating tremendous domestic transformations. They also claim that they offer a new order in international relations based on revolutionary values and ideologies. In contrast, foundations of international relations are based on conservatism and preserving the current status therefore it always tries to impose a kind of balance and similarity on the members of international system. Thus, any factor that changes and transforms basic standards of the current system or jeopardize them or cause imbalance and unconformity in international system will be considered as a saboteur and an anti-system element which will be confronted by the members of this system. This article analyzes how and why waves of anti-revolutionism against massive revolutions are formed in international system through the viewpoints of defensive realism.
خلاصه ماشینی:
روش تحقیق این تحقیق با استفاده از تئوری رئالیسم تـدافعی به تجزیه و تحلیل رفتارها و عکس العمل هـای سیستم بین المللی و بازیگـران اصلـی آن در قبال شکل گیری رژیم های انقلابی دارای ایده هـا و اهـداف فـرامرزی می پـردازد و بـه ویـژه بـا مطالعـه و بررسـی مصـادیق تـاریخی از رفتارهـا و عملکردهای رژیم های برخاسته از انقـلاب های بزرگ و واکنش های خصـومت آمیز قـدرت های جهانی در قبال آنها، تلاش می کند تـا قانونمنـدی هـایی را در ایـن زمینـه کشـف و ارائـه کنـد.
بنابراین ، تعجبـی ندارد که اعضـای جـامعة بین المللـی و به ویژه قـدرت هـای اصلـی آن ، علیه رژیم های انقلابی و رفتارهای اخلالگرانة آنها و پیامـدهای نـامطلوب وقـوع چنین انقلاب هایی بسیج شده و اقدامات مقابله جویانه ای را در این زمینـه اتخـاذ کننـد.
به همین دلیـل اسـت کـه قـدرت هـای غالـب در نظـام بین الملل از تغییر وضع موجود هراس و نگرانی دارند و لذا تمام تلاش خود را مصروف اتخـاذ اقداماتی مشترک برای جلوگیری از بروز و یا تحکیم چنین انقلاب هایی می کنند.
درست است که چنین آرمان ها و ایده هایی به نوعی شور و اشتیاق گسـترده ای را در بـین گـروه هـای وسـیعی از مردمان دنیا برمی انگیزند، اما بازیگران اصلی جامعة جهانی به صورت یک مجموعة هماهنگ در قبال جاه طلبی های انقلاب های بزرگ موضع گیری و مخالفت می کنند؛ چراکـه نمـی تواننـد زیـر سؤال بردن بنیادهای نظام بین المللی توسط یک «بازیگر یاغی » را تحمل کنند.