خلاصه ماشینی:
"نمایهای از سیر تحولات با در نظر گرفتن سیر مطالب ارائه شده در این مقاله،مراحل ذیل قابل تشخیص میباشد: 1-برپایی یک حکومت دینی کلیسائی در اروپا از قرن چهارم میلادی به بعد و در نتیجه فراهم شدن تنگناهای جدی برای گسترش علم به واسطه سردمداران این مذهب 2-ظهور و اقتدار یک مذهب جدید(اسلام)از قرن ششم به بعد در همسایگی،و ایجاد بحرانهای نگران کننده برای حکومت کلیسائی در جوابگویی به شبهات علمی ایجاد شده،و در نتیجه فراهم آوردن محیط علمی تحت کنترل کلیسا برای جلوگیری از خسارات و شکستها 3-قدرتمند شدن محیط علمی ایجاد شده و خارج شدن عنان آن از دست کلیسا و به مقابله برخاستن جدی کلیسا و علم،و در نتیجه پایان یافتن حکومت کلیسا و برقراری حکومت سکولار در اروپا از قرن شانزدهم به بعد 4-تبدیل منازعات کلیسا و علم،به منازعات بین دیانت مسیحی مورد نظر مردم و حکومت جدید،و در نتیجه تعیین دو حیطه ارزش و دانش و جدا نمودن و مرزبندی بین این دو 5-تعیین مرزبندی بین دیانت و حکومت جدید با قرار دادن دو حد«فردی»و «اجتماعی»و قراردادن دین در حیطه مسائل فردی 6-معامله نمودن دیانت مسیحی باعلم و اتحاد این دو برای منافع مشترک در جهان 7-با توجه به توانمندی فوقالعاده اروپا،و هدف قرار دادن سیطره بر همه جهان، به استفاده از تمام توان خود پرداختند و در این راه: الف-هرجا که لازم بود از سلاح«دین افیون ملتها است و«پایان دوران خدا مداری»استفاده نمودند؛و این فراورده جدال بین علم و مسیحیت را با قیاس غلط و فریبکارانه به همه ادیان(از جمله اسلام)سرایت دادند."