چکیده:
حکومت اسلامی به دلیل ویژگیهای منحصربهفردی که در ساختار خود دارد، مناسبترین الگوی حکومتی برای تحقق حقوق واقعی و متعالی بشر است. ساختار حکومت اسلامی به گونهای طراحی شده است که با برخورداری از ضمانتهای قوی اجرایی، میتواند نظام حقوقی اسلام را که دربرگیرندة والاترین حقوق انسانی برای بشر است، محقق سازد، با توجه به ویژگیهای مهم ساختار حکومت اسلامی، همچون توحیدمحوری، ولایتمحوری، مردمسالاری، انعطاف و پویایی، و نیز ویژگیهای در نظرگرفتهشده برای کارگزاران حکومت اسلامی، همچون برخورداری از تقوا و عدالت، علم به قوانین الهی، کفایت و کاردانی، امانتداری و مردمداری، نظام حقوقی اسلام میتواند حقوق والای انسانی را محقق سازد.
خلاصه ماشینی:
"اما در نظام اسلامی چنین نیست، بلکه تعدادی شروط وجود دارد که باید در میان منتخبین لحاظ شود و مردم تنها از میان کسانی که دارای این شرایط باشند، افراد را انتخاب میکنند و کسی که آن شرایط بر او منطبق نباشد، برای انتخاب برگزیده نمیشود.
از نقاط ممتاز و ویژگیهای منحصربهفرد حکومت اسلامی، این است که نظارت مردم بر آن، صوری و برای توجیه حکومت نیست، بلکه این نظارت، از اصالت برخوردار است و حاکم اسلامی نیز باید برای چنین نظارتی اصالت قایل باشد.
بنابراین، این سخن که «نباید انتظار داشت حکومت دینی لزوما از جهت شکل با حکومتهای دیگر تفاوت بارزی داشته باشد و چه اشکالی دارد که مردم و جوامع دیگر هم در امر حکومت به همان شیوههای صحیحی رسیده باشند که تحلیل ما از حکومت دینی رسیده است»، 282 اگر بدین معنا باشد که بدون لحاظ مبادی، مبانی، منابع و اصول کلی دین، برای حکومت اسلامی ساختاری همسان با جوامع دیگر در نظر گرفته شود، بههیچ وجه قابل پذیرش نخواهد بود.
به تعبیر امام خمینی(: «از آنجا که حکومت اسلامی، حکومت قانونی و بلکه حکومت قانون الهی بهتنهایی است، و برای اجرای قانون و گسترش عدالت الهی میان مردم آمده است، ناگزیر باید در والی دو صفت که اساس حکومت قانونی است وجود داشته باشد و تحقق چنین حکومتی بدون این دو صفت معقول نیست: یکی، علم به قانون و دوم، عدالت."